رمان خارجی

کتاب خنده و فراموشی

(The book of laughter and forgetting)

سال 1971 و میرک می‌گوید که ستیز با قدرت، ستیز حافظه با فراموشی است. می‌کوشد آن‌چه را دوستانش بی‌احتیاطی می‌نامند چنین توجیه کند: ثبت دقیق خاطرات روزانه، نگه‌داشتن تمام مکاتبات و یادداشت‌‌برداری از جلساتی که در آن‌ها درباره شرایط موجود و مقصد آینده بحث می‌شود. به آن‌ها می‌گوید، هیچ‌یک از اعمال ما سرپیچی از قانون اساسی نیست. سعی در پنهان‌کاری، احساس گناه ـ آغاز پایان است.

9789645512840
۱۳۸۵
۱۶۴ صفحه
۳۴۳۷ مشاهده
۲ نقل قول
میلان کوندرا
صفحه نویسنده میلان کوندرا
۳۸ رمان میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد ...
دیگر رمان‌های میلان کوندرا
شناسایی
شناسایی
آهستگی
آهستگی این کتاب از سال 1985 تا به امروز، همه ساله در فهرست کاندیداهای جایزة ادبی نوبل قرار گرفته و در سال 1999 برندة بهترین رمان اروپا شده است. «آهستگی» اثری است که طنز در آن، نه تنها در عاشق‌پیشگی، بلکه در صحنه‌های سیاسی هم به چشم می‌خورد و می‌توان آن را در سه کلمه خلاصه کرد: جسارت، خردمندی و ذکاوت ...
هویت
هویت این کتاب، در قالب داستانی نو و برگرفته از زندگی به ظاهر متعارف انسانی، حقایقی چون عشق، غریزه‌های گاه متضاد و احساساتی آمیخته با حسرت و حسادت‌های کتمان شده را هدف می‌گیرد. به طور کلی «هویت» اثر جاودان میلان کوندرا، داستانی اندیشه‌محور است و از این روی باید با تانی و بدون شتابزدگی خوانده و حتی بازخوانی شود. این رمان ...
جشن بی‌معنایی
جشن بی‌معنایی همان دم، در چند قدمی، سیمای زن جوانی را که می‌شناخت مشاهده کرد؛ مسحور شد؛ گویی این دو دیدار غیرمنتظره، به نحوی جادویی پیوند خورده به هم در یک برهه از زمان، او را سرشار از نیرو می‌کردند؛ طنین کلمه‌های «خوش خلقی» مانند ندایی در سرش می‌پیچید.
سبکی تحمل‌ناپذیر هستی
سبکی تحمل‌ناپذیر هستی وقتی می‌خواهیم موقعیتی دراماتیک را در زندگی‌مان بیان کنیم، از اصطلاح «سنگینی» استفاده می‌کنیم. می‌گوییم آن چیز بار سنگینی بر دوشمان است. یا بار را تحمل می‌کنیم و یا زیر آن کمر خم می‌کنیم؛ با آن می‌جنگیم و در این جنگ یا پیروز می‌شویم و یا شکست می‌خوریم. اما سابینا چه حالی داشت؟ هیچ. او مردی را ترک کرده بود ...
مشاهده تمام رمان های میلان کوندرا
مجموعه‌ها