کتاب اعترافات یک سالک در واقع زندگینامه نویسنده بزرگ برزیلی، پائولو کوئیلو است. در این کتاب به بررسی بخشهای مختلف زندگی ایشان پرداخته و تاثیر اتفاقات و روند زندگی ایشان در نوشتههایش توضیح داده شده است.
۶۳ رمان
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
هیپی
اینک در سپتامبر 1970 زنان در دنیا حکومت میکردند، یا دقیقتر بگوییم، زنان هیپی بر دنیا حکمرانی میکردند. هرجا میرفتند، مردها میدانستند آنها دیگر کسانی نیستند که آخرین مد روز بتواند اغوایشان کند و اکنون از موضوعات بسیار بیشتری نسبت به مردها آگاهند. و بنابراین مردها تصمیم گرفتند یکبار برای همیشه بپذیرند که به این زنها نیاز دارند؛ زنها همیشه ...
ماتاهاری
کمی قبل از ساعت پنج صبح، گروهی هجده نفره که اکثرا آنها افسران ارتش فرانسه بودند، از پلههای ساختمان سنت لازار، زندان زنان پاریس بالا رفتند. زندانبان با در دست داشتن شمعی برای روشن کردن مشعلها، بقیه را هدایت میکرد. گروه روبروی سلول شماره 12 ایستادند. مسئولیت مراقبت از زندان را راهبهها به عهده داشتند...
کیمیاگر
پائولو کوئیلو در سال 1947 در ریودوژانیرو به دنیا آمد. شهرت او در آمریکای لاتین با شهرت گابریل گارسیا مارکز برابری میکند. چهار کتابی که او تاکنون منتشر کرده است همه در ردة کتابهای پرفروش برزیل هستند. کیمیاگر تاکنون در بیست و دو کشور جهان به چاپ رسیده و از اقبالی کمنظیر برخوردار بوده است. کیمیاگر نخستین کتابی است که ...
والکریها
جین گفت: « وقتی با والکریها ملاقات کنی، چیزی کنار اومدن باهاشون رو آسون میکنه.»
«چه چیزی؟»
مرد جوان خندید.
«خودت متوجه میشی. اما بهتر بود زنت رو با خودت نمیآوردی.»
ساحره پورتوبلو
زندگی او در جدالی میان رویاهایش و واقعیت بود. سرنوشتش را تحقق بخشید، اما دنیا هنوز آماده پذیرفتن او نبود.
عذرا؟ قدیسه؟ شهید؟ دیوانه؟ آتنا کیست؟
آتنا شخصیت اصلی داستان ساحره پورتوبلو است. یتیمی که مادر کولیاش او را در ترانسیلوانی سر راه گذاشت. کودکی که زن و شوهر لبنانی به فرزندی پذیرفتند و به بیروت بردند. کارمند بانک بزرگی در ...