رمان خارجی

مکس

(Max and the white phagocytes)

نزدیک رصدخانه مثل قبرستان ساکت است. نزدیک دیواری فرو ریخته فاحشه‌ای تنها با بی‌قراری ایستاده و آن‌قدر بی‌حال است که علامت هم نمی‌دهد. جلوی پایش توده‌ای آشغال پخش و پلا شده ـ برگ‌های مرده، روزنامه‌های کهنه، قوطی حلبی، خار و خاشاک، ته‌سیگار. به نظر می‌رسد آماده است همان‌جا، وسط آن آشغال‌ها، ولو شود و غزل را بخواند.

نیلا
9789646900615
۱۳۸۸
۵۶ صفحه
۱۱۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های هنری میلر
لبخند پای نردبان
لبخند پای نردبان می‌خواستم قهرمان داستانم، آگوست، مثل نور از صحنه خارج شود، اما نه با مرگ؟ می‌خواستم مرگ او روشنی‌بخش راه باشد، آغاز باشد، نه پایان. آغاز زندگی زمانی است که آگوست خودش می‌شود، نه فقط آگوست، بلکه همه انسان‌ها.
عصر آدمکش‌ها
عصر آدمکش‌ها اگر رسالت شعر بیدار کردن ما می‌بود. هر آینه می‌بایست از سال‌ها پیش بیدار شده باشیم. تنی چند بیدار شده‌اند، نباید منکر این بود. اما اکنون موضوع این است که همه مردم ـ بی‌درنگ ـ بیدار شوند، اگرچه خطر نابود شدنشان در میان باشد... بی‌شک، انسان هرگز از میان نخواهد رفت، اما فرهنگ، تمدن و طرز زندگی از میان خواهد ...
صدای سقوط
صدای سقوط داستان صدای سقوط گوشه‌هایی از زندگی مردی است آمریکایی که از جبهه‌های جنگ دوم به کشورش بازگشته، اما پس از بازگشت متوجه می‌شود که کشورش از وی به عنوان قهرمان یاد نمی‌کند. علاوه بر آن، خود نیز به مرور متوجه می‌شود که جنگ پدیده‌ای ناصواب و زشت است. آرزو می‌کند ای کاش هرگز به جبهه‌ها نمی‌رفت و دست خود را ...
نکسوس (تصلیب گلگون)
نکسوس (تصلیب گلگون)
مشاهده تمام رمان های هنری میلر
مجموعه‌ها