مجموعه داستان خارجی

آرام‌بخش می‌خواهم

چند روز قبل من و شوهرم تو خونه نشسته بودیم و داشتیم تلویزیون نگاه می‌کردیم که یهو شوهرم بدون هیچ مقدمه‌ای پرسید: از گذشته‌م خبری داری یا نه؟ گفتم: یه کمی از گذشته‌ات برام تعریف کردی و گفتی که چی بوده و چی نبوده ولی این که یادم مونده باشه چی گفتی، راستش نمی‌دونم. شوهرم گفت: نه، منظورم این نیست که از گذشته‌م بگی، منظورم اینه که بگی اون کجاست و کجا می‌تونم پیدایش کنم؟ وقتی ازش پرسیدم: حالا چی شده بعد این همه مدت فکر پیدا کردن گذشته‌ت افتادی؟ گفت: فکر می‌کنم باید بعضی جاهاشو عوض کنم. منم که ترسیدم اون قسمتی رو که مربوط به دوره عاشقی‌مون می‌شه، عوض کنه، جواب نه دادم. البته واقعا هم نمی‌دونستم گذشته‌ش کجاست و اونو کجا گذاشته. بعد شوهرم بلند شد که گذشته‌شو پیدا کنه.

افکار
9789642280872
۱۳۹۰
۲۲۴ صفحه
۴۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
محمدهاشم اکبریانی
صفحه نویسنده محمدهاشم اکبریانی
۷ رمان Antonio Tabucchi was an Italian writer and academic who taught Portuguese language and literature at the University of Siena, Italy.

Deeply in love with Portugal, he was an expert, critic and translator of the works of the writer Fernando Pessoa from whom he drew the conceptions of saudade, of fiction and of the heteronomouses. Tabucchi was first introduced to Pessoa's works in the 1960s when attending the Sorbonne. He was so charmed that, back in Italy, he attended a ...
دیگر رمان‌های محمدهاشم اکبریانی
کاش به کوچه نمی‌رسیدم
کاش به کوچه نمی‌رسیدم در کلاسی درس می‌دهم که 2 ردیف صندلی دارد و فاصله آن‌ها از هم چیزی نزدیک به یک متر و نیم است. آن روز در حال درس دادن بودم و بچه‌ها ساکت به درس گوش می‌دادند که در، بدون آن‌که کسی اجازه بگیرد، آرام باز شد. ابتدا متوجه باز شدن آن نشدم، اما وقتی که بیشتر از نیمه باز شد، ...
عصب‌کشی
عصب‌کشی محمدهاشم اکبریانی رمان‌هایی منتشر کرده که اغلب حال ‏و هوایی تجربی داشته‌اند و مخاطبان‌شان نیز او را با این روحیه‌ تجربه‌گرا می‌شناسند. اما جدیدترین رمانِ او، عصب‌کشی، روایی‌ترین و داستان‌گوترین کتابش محسوب می‌شود. اکبریانی در این رمان تلاش کرده تا با محور قرار دادنِ یک شخصیت متفاوت قصه‌ای بسازد که درش حال ‏و هوای اجتماعی در چند فضای متفاوت با ...
زندگی همین است
زندگی همین است زندگی همین است یک رمان متفاوت است بین داستان‌های محمدهاشم اکبریانی. رمانی که روایت آن از واهمه‌های یک جسد شروع می‌شود و بسط می‌یابد در تاریخی که توی متن شاهدش هستیم. اکبریانی در آستانه پنجاه سالگی‌اش این رمان را در فضایی سوررئالیستی نوشته است و مخاطبانش را دعوت به درک فضایی کرده که در آن اتفاق‌های عجیب زیادی در حال ...
چهره مبهم
چهره مبهم تمام جنگل، پسر را به نام خنده‌رو می‌شناختند. مار بالدار به زمین نشست و تبدیل به انسان شد. قرار بود جشن عروسی دو کوه که هر کدام در نقطه‌ای از جنگل بودند، برگزار شود. جشن از ساعاتی قبل شروع شده بود. کوهی که کنار پسر بود گفت: وقتی دیدیم دیر کردی، زنبور را فرستادیم ببینیم کجایی که اومد و گفت ...
مشاهده تمام رمان های محمدهاشم اکبریانی
مجموعه‌ها