«خوبه ولی مثل اون اتاقی که قبل از جنگ گرفته بودیم، نیست. مردم خیلی بد شدن. همهجا پر از آدمهای بیکلاس و بیفرهنگ شده. دیشب، تو سالن غذاخوری، آدمهای میز کناری ما داهاتی داهاتی بودند.» «چارهای نیست. اینطور آدما زیاد شدنو کاریش هم نمیشه کرد. راستی کفشهای مخصوص رقصت خوب هستند؟» «موریل، یه بار دیگه میپرسم- حالت خوبه؟» «بله.مادر، برای نودمین بار، بله، خوبم.»