مجموعه داستان خارجی

این ساندویچ مایونز ندارد

(This sandwich has no mayonnaise)

جی دی سلینجر در زندگی‌اش فقط یک رمان و بیست و دو داستان کوتاه نوشته است. با این همه، جایگاه او در تاریخ ادبیات داستانی جهان، مهم است. او پس از موفقیت باور نکردنی رمان ناطور دشت کنج عزلت گزید و به نویسنده‌ای اسرارآمیز بدل شد. این ساندویچ مایونز ندارد گزیده‌ی ده داستان کوتاه از سلینجر است. مفقودالاثر، مفقودالاثر، مفقودالاثر. همه‌ش دروغه!... اون قبلا هیچ‌ وقت مفقودالاثر نبوده. احتمال مفقود شدن اون از هر پسر دیگه‌ای تو دنیا کم‌تره. اون این‌جا تو این کامیونه؛ اون نیویورک تو خونه‌س... روی ایوان نشسته، ناخن‌هاشو می‌جوه و داره با من تنیس دو نفره بازی می‌کنه و سرم داد می‌زنه...

افق
9789641167716
۱۳۸۹
۲۴۰ صفحه
۱۲۴۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جروم دیوید سالینجر
صفحه نویسنده جروم دیوید سالینجر
۲۱ رمان جروم دیوید سالینجر نویسنده معاصر آمریکایی بود. رمان های پرطرفدار وی مانند ناتور دشت در نقد جامعهٔ مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شده‌اند. اطلاعات اندکی دربارهٔ زندگی سالینجر منتشر شده است و او با توجه به شخصیت گوشه‌گیر خود همواره تلاش می‌کند دیگران را به حریم زندگی‌اش راه ندهد. او در سال ۱۹۱۹ در منهتن نیویورک از پدری یهودی و مادری مسیحی به دنیا آمده است. در هجده، نوزده‌سالگی چند ماهی را در اروپا گذرانده و در سال ۱۹۳۸ هم‌زمان ...
دیگر رمان‌های جروم دیوید سالینجر
غریبه
غریبه خاطرتی است از رویدادهای واقعی، شکل گرفته در دوره‌های پر فراز و نشیب زندگی افرادی که گاه در تعیین سرنوشت نویسنده و اطرافیان تاثیر می‌گذارند و گاه بدون ردپایی، می‌آیند و می‌روند. یادآوری این خاطرات، به این شرط که پیش‌تر یادداشت‌هایی راجع به آن نوشته نشده باشد، بسیار دشوار به نظر می‌رسد، ولی سلینجر از عهده این مهم برآمده و آنچه ...
شانزدهم هپ‌ورث سال 1924
شانزدهم هپ‌ورث سال 1924 بگذارید خداوند ما را با فرمان‌های شخصی که به هیچ کدام‌مان نشان نداده، رهین منتش کند. اگر میل داشتی این نامه را بخوانی و خواندی، خدای عزیز مطمئن باش که می دانم چه می‌گویم. اصلا لازم نیست روی سرنوشتم عسل بپاشی و شیرینش کنی. با فرمان‌های خوشحال کننده و شخصی رهین منتت نکن. از من نخواه به سازمان‌های مخصوص برگزیدگان ...
دهانم قشنگ و چشم‌هایم سبز
دهانم قشنگ و چشم‌هایم سبز «خوبه ولی مثل اون اتاقی که قبل از جنگ گرفته بودیم، نیست. مردم خیلی بد شدن. همه‌جا پر از آدم‌های بی‌کلاس و بی‌فرهنگ شده. دیشب، تو سالن غذاخوری، آدم‌های میز کناری ما داهاتی داهاتی بودند.» «چاره‌ای نیست. اینطور آدما زیاد شدنو کاریش هم نمی‌شه کرد. راستی کفش‌های مخصوص رقصت خوب هستند؟» «موریل، یه بار دیگه می‌پرسم- حالت خوبه؟» «بله.مادر، برای نودمین بار، بله، خوبم.»
جنگل واژگون
جنگل واژگون آنچه در پی می‌آید، گزیده یادداشت‌های روزانه‌ای‌ست به تاریخ 31 دسامبر 1917. این یادداشت‌ها در شورویوی لانگ آیلند، به قلم دختر‌بچه‌ای به نام کورین فون نوردهوفن نوشته شده است. کورین دختر سارا کیس مونتروس فون نوردهوفن وارث تجهیزات ارتوپدی مونتروس بود که در 1915 خودکشی کرد. پدر کورین، بارون اوتو فون نوردهوفن، هنوز زنده بود، یا دست‌کم زیر نقاب خاکستری تبعید ...
مشاهده تمام رمان های جروم دیوید سالینجر
مجموعه‌ها