ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد. اتفاقا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند. همینطور که پیش میآمد با لهجه خاصش گفت:
‹‹بهبه نرهخر. مثل قوالها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟››
شوکران شیرین
شما فکر میکنید من نمیتوانم حرفهای صد تا یک غاز فلاسفه بزرگ جامعه بشری را تکرار کنم یا مثل سیاستمداران عظیمالشان بیانیههای ترسآور و منجر به مرگ صادر کنم. فکر میکنید من بلد نیستم قیافه جدی بگیرم و عینک دسته مشکی روی بینیام بنشانم و مباحث مهمی در نسبت فیزیک و فلسفه اضافه کنم. برای من این کارها مثل آب ...
داستانهای وحشت
داستانهای بامزه 2
مجموعهای متنوع و پربار از داستانهای فوقالعاده دلنشین و سرگرمکننده از بهترین نویسندگان کودک. ایدهآل برای قصهخوانی یا قصهگویی و بازخوانیهای مکرر.
1 سرباز ساده ملکه
میخوام برم از ملکه بپرسم. میخوام هرچی میدونم رو واسش تعریف کنم و ازش بپرسم که چی درسته و چی غلط. اگه بهم چشمک بزنه، خوب، اون وقت دیگه توی دردسر افتادهم. این منم، سیموس تاد، متولد 1955، یه سرباز ساده ملکه و همین و بس. این اظهارنامه منه، هم صادقانه است و هم عین واقعیت. اگه با چشمای خودم ...
خریدن لنین
مادرم همه چیز میخواند جز کتاب. آگهی روی اتوبوسها، از سر تا ته منوها وقتی غذا میخوردیم، و بیلبوردها، هرچیزی که جلد نداشت برایش جالب بود. برای همین وقتی نامهای را در کشو من پیدا کرد که خطاب به او نبود، آن را هم خواند... خریدن لنین مجموعه داستانی است درباره عشقهای بر زبان نیامده، مادران دلنگران، پدرانی با ای ...