ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد. اتفاقا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند. همینطور که پیش میآمد با لهجه خاصش گفت:
‹‹بهبه نرهخر. مثل قوالها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟››
لرزش مرگ (مجموعه داستانهای پلیسی)
داستانهای این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شدهاند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهرهآور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین میباشند، آشنا میکند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شدهاند.
طوطی بیادب سرهنگ (داستانهای کوتاه از زندگی ما) مجموعه داستان
مهم بودن در نگاه دیگران را فراموش کن. روزنامه روز شنبه، زباله روز یکشنبه است.
زندگی کن به شیوه خودت، با باورها و ایمان قلبی خودت. مردم دلشان میخواهد موضوعی برای گفت و گو داشته باشند، برایشان فرقی نمیکند چگونه هستی، هر جور که باشی حرفی برای گفتن دارند. شاد باش و از زندگیت لذت ببر. برای کسی که ...
مرگ تاثیرگذار
فرمانده با خونسردی رفتن آنها را تماشا میکرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره میکرد، دیگران را هم به خطر میانداخت. میگفت خیلیها کشته میشوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته میشوند...
نامهای به خدا
بانوی دریاچه (داستانهای آمریکایی و داستانهای دیگر) مجموعه داستان
امروزه کمتر کسی است که اهمیت داستان کوتاه را به عنوان یک رشته هنری بیبدیل نادیده انگارد. داستان کوتاه همیشه بازگو کننده تجربههای تازه است و نویسندگان بزرگ جهان انواع گوناگونی از آن را به نام خود ثبت کردهاند. هر داستان معرف سبک نگارش و مکتب ادبی نویسنده آن است و بر مبنای ذهنیت خواننده به هنگام خواندن داستان، لذتی ...