فکش توی گلویش بود، لب دندانهای بالاییاش نمانده بود. یک چشمش بسته بود. چشم دیگرش سوراخی مثل ستاره داشت. ابروهایش به ظرافت قوس ابروی زنانه میمانست. بینیاش آسیب ندیده بود. مختصر اشکی دم لالهی یک گوشش به چشم می خورد. موهای مشکیاش به عقب شانه شده بود. پیشانیاش چروک مختصری داشت، ناخنهایش مرتب بود. بر پوست گونهی چپش جای سه خراش و ورآمدن پوست به چشم میآمد. گونهی راستش سالم بود، صاف و بی مو، پروانهای روی چانهاش بود، گردنش تا بند نخاع شکافت برداشته بود، خون غلیظ و فراوانی از آنجا شره کرده بود و همین زخم، کشته بودش. . .