مجموعه داستان خارجی

مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا)

فکش توی گلویش بود، لب دندان‌های بالایی‌اش نمانده بود. یک چشمش بسته بود. چشم دیگرش سوراخی مثل ستاره داشت. ابروهایش به ظرافت قوس ابروی زنانه می‌مانست. بینی‌اش آسیب ندیده بود. مختصر اشکی دم لاله‌ی یک گوشش به چشم می خورد. موهای مشکی‌اش به عقب شانه شده بود. پیشانی‌اش چروک مختصری داشت، ناخن‌هایش مرتب بود. بر پوست گونه‌ی چپش جای سه خراش و ورآمدن پوست به چشم می‌آمد. گونه‌ی راستش سالم بود، صاف و بی مو، پروانه‌ای روی چانه‌اش بود، گردنش تا بند نخاع شکافت برداشته بود، خون غلیظ و فراوانی از آن‌جا شره کرده بود و همین زخم، کشته بودش. . .

افراز
9789647640862
۱۳۸۶
۲۲۴ صفحه
۱۱۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
برج بلور (مجموعه داستان‌های کوتاه آمریکای لاتین)
برج بلور (مجموعه داستان‌های کوتاه آمریکای لاتین) هر شب خواب ارلیندا را می‌دیدم. هر روز به دیدار او می‌رفتم و از بچه‌ها برایش می‌گفتم و از خانه‌ی جدیدمان به او می‌گفتم که دلم هوایش را کرده. هر هفته صلیب را بیرون می کشیدم و دوباره می‌کاشتم تا با نشست گل خم نشود و فرو نرود. از خانه‌ی جدیدمان همه جا و همه چیز را می‌دیدم و به ...
داستان‌هایی از برگزیدگان نوبل ادبیات 1
داستان‌هایی از برگزیدگان نوبل ادبیات 1
قصه‌هایی برای 6 ساله‌ها
قصه‌هایی برای 6 ساله‌ها قصه‌هایی برای شش ساله‌ها، مجموعه 9 قصه است. قصه‌هایی مثل: شوخی غولی، مسابقه خزیدن، جشن جادویی آقای مامبل، آوازی برای جنی، همسایه ما هشت پا دارد، غبار جادویی و... همان‌طور که از اسم قصه‌ها پیداست، هر قصه حال و هوای خاصی دارد و این تنوع باعث می‌شود که این مجموعه بسیار جذاب و سرگرم‌کننده باشد. بهتر است قصه‌ها را بخوانید، ...
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا)
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا) روزی بود و روزگاری. مرد جوانی بود که با مادر پیرش توی دهی زندگی می‌کرد. با این که این مادر و فرزند از طایفه برهمن‌ها بودند،‌ از مال دنیا چندان بهره‌ای نداشتند. دار و ندارشان فقط یک کلبه کوچک بود و یک وجب زمین که تویش سبزی می‌کاشتند. بزرگ‌ترین آرزوی مادر این بود که پسرش زن بگیرد. سن و سالش ...
ابریشم 7 رنگ
ابریشم 7 رنگ خوش‌ترین خاطره از روزگار کودکی من خاطره شب‌هایی‌ست که مادر قصه می‌گفت و این می‌تواند شیرین‌ترین خاطره هر زن و مرد از هر قوم و ملیتی باشد. چرا که قصه و قصه‌گویی خاص یک سرزمین نیست. هر ملتی قصه‌ها و حکایت‌های خودش را دارد هر چند این قصه‌ها با ریشه‌هایی مشترک به اشکال و صورت‌هایی گوناگون نقل می‌شوند.
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها