بلا سوان با ادوارد کالن ازدواج میکند. او اکنون نوزاد ادوارد را در بطن خود دارد. اما ظاهرا تولد این نوزاد باعث مرگ بلا خواهد شد. ظاهرا این نوزاد یک نوزاد معمولی نیست. او موجودی با تواناییهایی خاص میباشد...
۵ رمان
I was born in Connecticut in 1973, during a brief blip in my family's otherwise western U.S. existence. We were settled in Phoenix by the time I was four, and I think of myself as a native. The unusual spelling of my name was a gift from my father, Stephen (+ ie = me). Though I have had my name spelled wrong on pretty much everything my entire life long, I must admit that it makes it easier to Google ...
میزبان
کره زمین به وسیله روحهایی که بر عقل و ذهن انسانهایی که میزبان آنها میشوند، تصرف شده است. جسم این انسانها صحیح و سالم و دستنخورده باقی میماند. دختری به نام ملانی استرایدر حاضر نمیشود ذهن خود را تسلیم روحی که جسم او را تسخیر کرده است کند، و این در حالی است که بیشتر انسانها در برابر روحی که ...
شفق
بلا سوان پس از جدایی از مادر و ناپدریاش، برای ادامه زندگی به شهر فورکس که پدرش در آنجا کلانتر شهر میباشد میرود. او در مدرسه جدید با پسری به نام ادوارد کالن آشنا میشود که شخصیتی جالب و خصوصیاتی منحصر به فرد دارد. او بسیار زیبا، جذاب، قدرتمند و فوقالعاده سریع است. بلا دلباخته او میشود، اما این عشق ...
خسوف
بلا سوان ما بین عشق خود، ادوارد کالن خونآشام و دوست بسیار عزیزش، جاکوب بلک گرگینه، مجبور است یکی را انتخاب کند، چون این دو دشمنان دیرینه یکدیگرند. ادامه ارتباط با ادوارد کالن باعث از دست دادن دوستی جاکوب میشود... ویکتوریا زن خونآشام نیز قصد گرفتن انتقام از ادوارد کالن و کشتن بلا سوان را دارد...
ماه نو (ادامه رمان شفق)
در جشن تولد بلا سوان، در خانه دکتر کالن، اتفاق ناگواری پیش میآید... ادوارد کالن و خانوادهاش برای امنیت جان بلا، تصمیم میگیرند برای همیشه از شهر فورکس بروند. اما بلا تحمل دوری از ادوارد را ندارد... در این میان جاکوب سرخپوست، صمیمیترین دوست بلا، آن جاکوب همیشگی نیست. او تغییر کرده است... بلا پس از رفتن ادوارد کالن به ...