بلا سوان ما بین عشق خود، ادوارد کالن خونآشام و دوست بسیار عزیزش، جاکوب بلک گرگینه، مجبور است یکی را انتخاب کند، چون این دو دشمنان دیرینه یکدیگرند. ادامه ارتباط با ادوارد کالن باعث از دست دادن دوستی جاکوب میشود... ویکتوریا زن خونآشام نیز قصد گرفتن انتقام از ادوارد کالن و کشتن بلا سوان را دارد...