۲۹ رمان
جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی-روحانی به دنیا آمد. وی پسر عموی آیتالله طالقانی بود . دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سید احمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او که همواره خواهان و جویای حقیقت بود به این سادگی تسلیم خواست پدر نشد.
دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ...
5 داستان
این کتاب مجموعة پنج داستان کوتاه «جلال آلاحمد» به نامهای گلدستهها و فلک، جشن فرخنده، خواهرم و عنکبوت، شوهر آمریکایی و خونابة انار است. این داستانها مانند دیگر آثار آلاحمد، دارای سبکی منحصر به فرد، بهرهمند از ادب رسمی، نثر کهن ایران و ظرایف فرهنگ عامه است.
سهتار
هیچکس نفهمید چه طور شد. خود او هم ملتفت نشد. فقط وقتی که سهتار او با کاسه چوبیاش به زمین خورد و با یک صدای کوتاه و طنیندار شکست و سهپاره شد و سیمهایش، در هم پیچیده و لوله شده، به کناری پرید و او مات متحیر در کناری ایستاد و به جمعیت نگریست؛ پسرک عطرفروش که حتم داشت وظیفهی ...
اورازان
نویسنده این مختصر، نه لهجهشناس است و نه درین صفحات با مردمشناسی و قواعد آن و یا با اقتصاد سر و کاری دارد و نه قصد این را دارد که قضاوتی درباره امری بکند که مقدماتش درین جزوه آمده است. بلکه سعی کرده است با صرف دقتی که اندکی از حد متعارف بیشتر است، یک ده دورافتاده را با ...
سه تار
هیچکس نفهمید چه طور شد. خود او هم ملتفت نشد. فقط وقتی که سهتار او با کاسه چوبیاش به زمین خورد و با یک صدای کوتاه و طنیندار شکست و سهپاره شد و سیمهایش، در هم پیچیده و لوله شده، به کناری پرید و او مات متحیر در کناری ایستاد و به جمعیت نگریست؛ پسرک عطرفروش که حتم داشت وظیفهی ...
قصههای جلال (گزیدهای از داستانهای کوتاه جلال آلاحمد) مجموعه داستان
صبح یک از روزهای دهه اول شهریور بیست بود. چیزی به ظهر نمانده بود. شهر زندگی معمولی خود را ادامه میداد. هیچچیز تازهای جز سربازان لخت و یکتا پیراهن، که چندین روز بود با یک پیت حلبی، میان شهر ولشان کرده بودند دیده نمیشد. سربازها هنوز به پیروی از یک عادت زورکی کورکورانه سه به سه و ردیف قدم بر ...