رمان خارجی

زمانی برای گریستن نیست

(Don't cry now)

شادان
9789647259309
۱۳۸۵
۳۹۴ صفحه
۱۳۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های جوی فیلدینگ
آن‌جا نیست
آن‌جا نیست فکر می‌کنم اسم من سامانتاس، فکر می‌کنم دختر شما هستم. با شنیدن این جملات از آن سوی تلفن، قلب کارولین از حرکت ایستاد و بی‌اختیار به یاد پانزده سال پیش، در مکزیک افتاد. شبی که دنیایش در هم فروریخت. سفر به مکزیک قرار بود سفری دلچسب و همچنین جشن دهمین سالگرد ازدواجشان باشد. اما در بازگشت از شب مهمانی، اثری ...
بیگانه‌ای با من است
بیگانه‌ای با من است
بوسه خداحافظی با مادر
بوسه خداحافظی با مادر به راستی توانایی ((جوی فیلدینگ)) در ایجاد جاذبه و سوال برانگیز کردن ماجرا بی‌نظیر است... او خواننده را در داستان غرق می‌کند تا با تمامی احساس خود، کتاب را دنبال کند. نوشته‌های او را باید تمامی زنان بخوانند و بی‌تردید اثر بپذیرند. آن روز پدر به بچه‌ها گفت: ((از مادر خداحافظی کنید... )) و وقتی شب به پایان رسید... مادر ...
سامانتا
سامانتا چون از قبل تصمیم گرفته‌اند که ما گناهکار هستیم، همیشه این اتفاق می‌افتد کارولین و نه تنها در مکزیکو. پلیس فکر می‌کند که می‌داند چه کسی مسئول است، بنابراین دیدگاه تونلی پیدا می‌کند؛ بقیه مظنونین را نادیده می‌گیرد و تمام مدارکی را که از حدس آن‌ها حمایت نمی‌کند، بی‌اهمیت می‌شمارند...
حالا او را می‌بینی
حالا او را می‌بینی از دو سال پیش که دوون دختر بیست و یک ساله‌اش در حادثه قایق‌رانی ناپدید شده بود، زندگی مارسی تاگارت زیر و رو شده بود. جنازه هرگز پیدا نشد، مارسی می‌دانست که او برای همیشه رفته...پس چرا صورت زن جوان را همه جا می‌بیند؟ آیا جست‌وجوی او پایانی دارد؟؟
مشاهده تمام رمان های جوی فیلدینگ
مجموعه‌ها