((تسلی ناپذیر)) یک شاهکار است... کتابی است که بیش از همه به قلب و احساس بشر اختصاص یافته و بهترین اثر ایشیگوروست.
ایشیگورو نابغهای اصیل و تمام عیار است... ((تسلی ناپذیر)) اصیلترین و عالیترین کاری است که تاکنون خلق کرده است.
۱۵ رمان
نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است. او در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی در دنیای شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ به خاطر کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن از او نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند.
هنرمندی از جهان شناور
... در طول این سالها نکات زیادی آموختهام. از تفکر درباره جهان عیش، و تشخیص زیبایی شکننده آن، بسیار آموختهام. اما حالا احساس میکنم وقتش رسیده که به مسائل دیگر بپردازم. سنسه، عقیده من این است که در زمانه دشواری مثل این، هنرمندان باید بیاموزند برای چیزهای ملموستری ارزش قائل شوند، نه آن چیزهای لذتبخشی که با نور صبحگاهی ناپدید ...
شام خانوادگی
یک سال از آمدنمان به انگلستان میگذشت که یاسوکو را به دنیا آوردم. نمیدانم، شاید به خاطر غم غربت و دوری از وطن بود، اما هر چه بود بارداری زنجآوری بود. زایمان آنقدر ضعیفم کرده بود که وقتی یاسوکو فقط چندماهش بود، دوباره راهی بیمارستان شدم. آنجا روی یک تخت غریبه...
ترانههای شبانه
زمان میگذرد و وصال طعم اندوه دارد زمان میگذرد و فراق رد اندوه به جا میگذارد زمان میگذرد و شکست و موفقیت در عیار آنچه گذشته و دیگر نیست با تراز اندوه سنجیده میشود.تنها چیزی که به جا میماند موسیقی و ترانهای است که فقط به قدر چند دقیقه سیلابهای زمان و جوانی حرامشده را مهار میکند.
وقتی یتیم بودیم
انگلستان سالهای 1930. کریستوفر بنکس مشهورترین کاراگاه کشور است و همه لندن درباره پروندههای او صحبت میکنند. ولی معمای حل نشدهای همواره ذهنش را مشغول کرده است: معمای ناپدید شدن اسرارآمیز پدر و مادرش در دوران کودکی او در شانگهای.
بیست سال از آن تاریخ میگذرد و دنیا به سوی جنگ عالمگیر کشیده میشود. کریستوفر بنکس درمییابد که باید به شهر ...
بازمانده روز
این یک داستان ساده و سرراست نیست؛ در واقع بافت پیچیدهای از چند لایه داستان است که هر کدام در تراز و زمان خاص خودشان جریان دارند، و خواننده داستان باید به آنها توجه داشته باشد. لایه بالایی یا بیرونی سرگذشت مردی است به نام استیونز، که بیش از 30 سال در خانه یکی از اشراف انگلستان به نام لرد ...