ـ قسمت جالب سرگذشت از همینجا شروع میشه. حق با او بود. داستان جالبش باید با یک اتفاق جالب شروع میشد. ـ گفتید اسم کتاب چی بود؟ با شنیدن این حرف، دانههای عرق روی پیشانیاش نشست و رنگ از صورتش پرید. یک آن، از پرسشم پشیمان شدم. خواستم بحث دیگری را پیش بکشم که به قفسه کتابها تکیه داد و با صدای ضعیفی گفت: (( زنی پنهان در میان واژهها ))