۲۳ رمان
تنسی ویلیامز نویسنده مشهور آمریکایی و یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا محسوب میشود.
از آثار مشهور وی میتوان به نمایشنامههایی همچون اتوبوسی به نام هوس، گربه روی شیروانی داغ، باغ وحش شیشهای، شب ایگوانا و خالکوبی رز اشاره کرد. نمایشنامه «گربه روی شیروانی داغ» در سال ۱۹۵۵ برنده جایزه پولیتزر شد.
شام نامطبوع اطلسیهای لگدمال شده پسر مونی گریه نمیکند اتاق تاریک (4 نمایشنامه)
دوروتی: به نظر خیلی دوره. مسکونی نیست.
مرد جوان: مسکونی نیست ولی دور هم نیست.
دوروتی: با چی میتونم بیام؟ منظورم وسیله نقلیهس؟
مرد جوان: دوچرخه برادرزادهتون رو قرض بگیرید.
دوروتی: امشب جلسه پیشاهنگیه. دوچرخهش رو لازم داره.
مرد جوان: پس پیاده بیاید. نمیمیرید که!
دوروتی: از کجا میدونی؟ شاید بمیرم. من اهل بوستونم.
مرد جوان: خانم عزیز، بوستون 1 ...
باغوحش شیشهای
این فکر به مغز اون هجوم آورد که مرد جوونی رو برای لورا دست و پا کنه. قیافه خیالی این جوون، مثل شبح یک هیولای مبهم تو آپارتمان سایه انداخت. به ندرت شبی میگذشت که از این موجود، از این روح، از این امید خانواده ما صحبتی به میون نیاد. اگر هم صحبتی از اون نمیشد، فکرش توی چهره پریشان ...
تابستان و دود
هرگز مگو عشق مال توست
عشق که هرگز نگفت میتواند باشد
از آن باد آرامی که میگذرد
در سکوت نادیدنی
به عشقم گفتم، به عشقم گفتم
تمام قلبم را به او گفتم.
لرزان، سرد، در هراسی مخوف
عشق من رخت بربست و رفت
او پیش از من نرفته بود
تا غریبه از کنارش بگذرد
در سکوت و نادیدنی
و به چنگش آورد با یک آه.
با من مثل باران حرف بزن و بگذار بشنوم
کتابهای قطور و نوشتههای نویسندگان مرده را خواهم خواند و با آنها احساس نزدیکی خواهم کرد، حتی بیشتر از آدمهایی که قبل از کناره گرفتن از دنیا، میشناختمشان.
نمیدونم فردا چی میشه
در این نمایش نامه "تنسی ویلیامز" نیز عشق و روابط انسانها در پیچ و خم گرههای فروخورده، ناتوانیهای جسمانی همچون آینهی زخمهای روح و تردیدها و تعلیقهای دایمی در گذر زمان به تصویر کشیده شده است. شخصیتهای این نمایشنامه زنی مردد و مردی با زبان الکناند، و آیندهی عشق را هیچ یک نمیدانند.