کتابهای قطور و نوشتههای نویسندگان مرده را خواهم خواند و با آنها احساس نزدیکی خواهم کرد، حتی بیشتر از آدمهایی که قبل از کناره گرفتن از دنیا، میشناختمشان.
۲۳ رمان
تنسی ویلیامز نویسنده مشهور آمریکایی و یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا محسوب میشود.
از آثار مشهور وی میتوان به نمایشنامههایی همچون اتوبوسی به نام هوس، گربه روی شیروانی داغ، باغ وحش شیشهای، شب ایگوانا و خالکوبی رز اشاره کرد. نمایشنامه «گربه روی شیروانی داغ» در سال ۱۹۵۵ برنده جایزه پولیتزر شد.
شب ایگوانا
کشیشی از کلیسایش برکنار شده و در دفتر جهانگردی کمارزشی به عنوان مهماندار جهانگردان استخدام شده است. او در آخرین سفر، گروه تحت سرپرستیاش را به مهمانخانهی محقری بر فراز جنگل باران در مکزیک میبرد و در آنجا پس از درهمریختگی عصبی، به باوری تازه از خدا و تصویری پرمهر از زندگی دست مییابد. "شب ایگوانا"، داستان تنهایی انسان و ...
ناگهان تابستان گذشته
وقتی مادر و برادر جوانتر کاترین از باغ وارد میشوند، خواهر با خونسردی روی صندلیاش می نشیند. مادرش، خانم هالی، یک بانوی احمق جنوبی است که به توصیف بیشتری نیاز ندارد. برادرش، جرج، بسیار خوشقیافه است. زیباترین مرد خانواده، بلند قد و برازنده. با هم وارد میشوند.
پرنده شیرین جوانی
اتاق خوابی با سبک قدیمی در هتلی مدرن در امتداد ساحل خلیج شهر سنت کلود. شبیه یکی از گراند هتلهای اطراف سورنتو یا مونت کارلو که باغ آن دارای درختان بلند خرما است. برای تزئین سرویس اتاقها ظاهرا از هنرهای مناطق شمالی آفریقا کمک گرفته شده است. مهمترین قسمت آن، یک تختخواب دو نفره بزرگ است که باید به طرف ...
تراموایی به نام هوس
اتوبوسی به نام هوس مفهومی قوی و عمیق دارد. ماجرای داستان در نیواورلئان اتفاق میافتد. داستان مربوط به تصویر عقبافتادهای از زیبایی زنی حساس در محیطی نامناسب است. بلانچ دوبوآ اکنون با رویاهایش، همراه با خاطرات تلخ یک عشق شکستخورده، مدتی است که اسیر چنگ شوهرخواهری دونصفت قرار گرفته است. آهنگ نمایشنامه به سوی آنچه ما فکر میکنیم، احساس میکنیم، ...
شام نامطبوع اطلسیهای لگدمال شده پسر مونی گریه نمیکند اتاق تاریک (4 نمایشنامه)
دوروتی: به نظر خیلی دوره. مسکونی نیست.
مرد جوان: مسکونی نیست ولی دور هم نیست.
دوروتی: با چی میتونم بیام؟ منظورم وسیله نقلیهس؟
مرد جوان: دوچرخه برادرزادهتون رو قرض بگیرید.
دوروتی: امشب جلسه پیشاهنگیه. دوچرخهش رو لازم داره.
مرد جوان: پس پیاده بیاید. نمیمیرید که!
دوروتی: از کجا میدونی؟ شاید بمیرم. من اهل بوستونم.
مرد جوان: خانم عزیز، بوستون 1 ...