کاش انسان بداند، گاه یک گفته بیتفکرش چهطور میتواند مانند اخگری که به زرادخانهای میافتد، موجب انفجاری مهیب شود، که دیگر هیچ تاسف قابل توجیهی برایش وجود نداشته باشد جز یک آه درمانناپذیر.
۳۴ رمان
شهره وکیلی (۱۳۲۵–) نویسنده (رماننویس) ایرانی است. او همچنین آموزگار و مدیر مدرسه نیز بودهاست. رمانهای او فروش بالا و چاپهای متعدد داشتهاند. سیمین دانشور از کتاب «شب عروسی من» وی تمجید کرده است[نیازمند منبع].
شهره وکیلی در سال ۱۳۲۵ در تهران (خیابان ژاله) زاده شد. سپس در دبیرستان آزرم دیپلم ادبی گرفت و همان زمان که در کنکور شرکت میکرد ازدواج کرد. وکیلی در دانشگاه تربیت معلم حشمتیه پذیرفته شد و زمان دانشجویی در مدرسه نیز تدریس میکرد. او تحصیلش ...
چرا اینطور شد
آدم وقتی بی محابا به کسی اعتماد میکند، از دو حال خارج نیست، یا آن شخص دوستی میشود برای همیشه یا درسی میشود برای همیشه زندگی!
بازی تمام شد
«اول باید یک قول به من بدهی.»
«چه قولی؟ هر چه بگویی قبول میکنم.»
«مگی، تا وقتی با هم ازدواج نکرده و مادرت را پیدا نکردهایم، نباید پدرت را در منگنه بگذاری که مسائل پشت پرده را فاش کند. پدرت خیلی شکسته شده. تمام زندگیاش پر از حوادث کمر شکن بوده. او به خاطر تو یک عمر زجر کشیده. نباید امروز که ...
عشق مرز ندارد
سفیدبخت
پشت دستگاه این عدالتخانه
عدالتی صورت نمیگیرد.
بنابراین
فراز و نشیبها جزو قانون زندگی هستند
بدون آنکه نظمش را بر هم زنند!
پس چرا بگذاریم بخششها با مرگ پیش بیایند!؟
چرا زندهها را نبخشیم!؟