کاش انسان بداند، گاه یک گفته بیتفکرش چهطور میتواند مانند اخگری که به زرادخانهای میافتد، موجب انفجاری مهیب شود، که دیگر هیچ تاسف قابل توجیهی برایش وجود نداشته باشد جز یک آه درمانناپذیر.
۳۴ رمان
شهره وکیلی (۱۳۲۵–) نویسنده (رماننویس) ایرانی است. او همچنین آموزگار و مدیر مدرسه نیز بودهاست. رمانهای او فروش بالا و چاپهای متعدد داشتهاند. سیمین دانشور از کتاب «شب عروسی من» وی تمجید کرده است[نیازمند منبع].
شهره وکیلی در سال ۱۳۲۵ در تهران (خیابان ژاله) زاده شد. سپس در دبیرستان آزرم دیپلم ادبی گرفت و همان زمان که در کنکور شرکت میکرد ازدواج کرد. وکیلی در دانشگاه تربیت معلم حشمتیه پذیرفته شد و زمان دانشجویی در مدرسه نیز تدریس میکرد. او تحصیلش ...
فراتر از معرکه 2 (2 جلدی)
... متین، یک بار دیگر میگویم. تو مرد بدی نیستی! این را حاضرم به تمام دنیا بگویم، ولی من از قفس خسته شدهام. لطفا دنبالم نگرد. من را پیدا نخواهی کرد. اما من از مدتها پیش همه چیز را سبک و سنگین کردهام و نتیجه گرفتهام دستکم برای یک مدت، باید مال خودم باشم. فقط مال خودم. میخواهم طعم آزادی ...
وقتی آن تناور درخت خانه شکست
صدای فاتحهخوانی زنها خفیف بود. ولی میشد فهمید چه میگویند. اما چیزهایی که فرح میگفت، به گوش افراد آن جمع تعلق نداشت و چهرهاش مثل همه سالهای عمرش نفوذناپذیر مینمود. به خصوص حالا که هیجانهایش ناخودآگاه مخفی گشته و پشت سکوتی بیهویت گم شده بودند.
شب عروسی من
وقتی ذهن انسان مثل زلزلهنگاری خطاناپذیر کوچکترین نامردیها را ثبت میکند، وقتی تمام رنجهای دیروز، به تقویم امروز انسان سنجاق میشود، وقتی قطرات ریز و تند باران مصائب نمیگذارد مناظر آن سوی پنجره فردا دیده شود، موافقت با روزگاری که سر ناسازگاری دارد، بهترین راه سرکوب آن است.