مجموعه داستان خارجی

داستان‌های رمی نو

(Inuovi racconti romani)

آلبرتو موراویا در 1907 در خانواده متمولی در رم متولد شد. تا سن 16 سالگی با سل استخوان دست به گریبان بود. بعد از این دوران که به گفته خودش از مهم‌ترین تجربیات زندگی اوست تا پایان عمر به ادبیات پرداخت و تقریبا هر سال یک کتاب منتشر کرد. داستان‌های رمی نو موراویا در 1959 به چاپ رسید. این کتاب به گفته وئ الهام گرفته از غزل‌های بللی، غزل‌سرا و طنزپرداز رمی است. او کوشید همان‌گونه که بللی رم و مردم آن را در غزل‌های خود توصیف کرد، در نثرش این کار را انجام دهد. موراویا در نگارش داستان‌های رمی نو از گویش رومی استفاده کرد تا هر چه بهتر واقعیت‌های اجتماع زمان خود را به تصویر بکشد. او در این کتاب دنیا را از چشم مردمی ناکام، تیره‌بخت و به نوعی بازیچه‌ دست سرنوشت می‌نگرد. رمان و داستان‌های بسیاری از این نویسنده به جای مانده است. این نویسنده‌ مشهور ایتالیایی در سال 1990 در منزل رمی خود درگذشت.

نی
9789643128166
۱۳۸۴
۲۰۰ صفحه
۱۵۳۳ مشاهده
۰ نقل قول
آلبرتو موراویا
صفحه نویسنده آلبرتو موراویا
۱۷ رمان آلبرتو موراویا یکی از رمان‌نویسان برجسته ایتالیا در سدهٔ بیستم بود. موضوعات آثار او جنسیت، بیگانگی و وجودگرایی بود. معروف‌ترین اثر او رمان ضدفاشیستی دنباله‌رو است. او در سال ۱۹۴۱ با السا مورانته (رمان نویس که رمان مشهور تاریخ از اوست) ازدواج کرد که در سال ۱۹۶۲ از هم جدا شدند.
دیگر رمان‌های آلبرتو موراویا
من که حرفی ندارم (مجموعه داستان‌های رمی)
من که حرفی ندارم (مجموعه داستان‌های رمی) این کتاب جلد اول از داستان‌های رمی و داستان طیف رنگارنگ آدم‌های اجتماع است که به شکلی کوتاه، جذاب و با پرداختی روانشناسانه از ورای طنز روایت می‌شود. مجموعه‌ای سرشار از ساختاری تصویری که زمینه‌ساز سینمای اواخر دهه 1950 تا پایان دهه 1960 ایتالیا شد و موراویا را در زمره نویسندگان مطرح نیمه دوم قرن بیستم قرار داد.
کلمه مادر
کلمه مادر جواب دادم:«کار و کاسبی؟ جناب وکیل کار و کاسبی که چه عرض کنم... درمانده‌ام، ناامیدم... سرگذشت من سرگذشت سفر طولانی آدمی‌ست بین تمام اداره‌های کاریابی. دو سال آزگار است می‌چرخم و می‌گردم اما چه فایده... جناب وکیل، دیگر نمی‌دانم چه خاکی به سرم کنم.»
آدم بدشانس (مجموعه داستان‌های رمی 2)
آدم بدشانس (مجموعه داستان‌های رمی 2) "آدم بدشانس" جلد دوم از مجموعه داستان‌های رمی آلبرتو موراویاست و پس از "من که حرفی ندارم" منتشر شده است. موراویا از نویسندگان مطرح و نام‌آور نیمة دوم قرن بیستم است که در داستان‌هایی کوتاه، با طنزی خاص و توصیف‌هایی دقیق، قدرت روایتگری و شخصیت پردازی خود را نمایان می‌سازد.
دلتنگی
دلتنگی . . . این یکی برخلاف همه زنان دیگر آتلیه بالستیری که شق و رق بودند و سری به سوی آتلیه نقاش پیر داشتند، در اطراف حیاط به آرامی قدم می‌زد. ظاهرا و در حالی که با حرکات آرامی گام بر می‌داشت و آستین‌هایش را بالا زده بود، چیزی را بررسی می‌کرد. گویی برخلاف همه که به سوی خانه بالستیری ...
همه کاره و هیچ کاره
همه کاره و هیچ کاره چه کارهایی که نکردم. از پایان جنگ تا به امروز دست کم دوبار در سال شغل عوض کردم؛ ولی شغل که چه عرض کنم، خودش یک جور بی‌‌کاری بود. برادر شیری من، که مهندس الکترونیک و آدم دقیق و متعصبی‌ست، همان کسی که گاهی پیشش می‌رفتم تا نصیحتم کند، یک روز صریح و پوست کنده به من گفت: «تو سرافینو، ...
مشاهده تمام رمان های آلبرتو موراویا
مجموعه‌ها