رمان خارجی

مردی به دلیل خیانت به همسرش ـ و به رغم عشقش به او ـ به ویلایش در کنار دریاچه‌ای دور افتاده پناه می‌برد تا رمانی جدید بنویسد.اما مردی غریبه از راه می‌رسد و او را متهم به سرقت ادبی می‌کند.سپس چند قتل و آتش‌سوزی رخ می‌دهد، اما هنوز رازی ناگشوده در میان است.

محمد قصاع
افق
9789643695583
۱۳۸۸
۳۳۶ صفحه
۱۲۴۹ مشاهده
۰ نقل قول
استفن کینگ
صفحه نویسنده استفن کینگ
۲۶ رمان استیون ادوین کینگ نویسنده آمریکایی خالق بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونه‌های وحشت و خیال‌پردازی است.
دیگر رمان‌های استفن کینگ
خواهران کوچک ایلوریا و مرد کت شلوار مشکی
خواهران کوچک ایلوریا و مرد کت شلوار مشکی مجموعه‌ی برج تاریک به این صورت آغاز می‌شود که رولند اهل گیلیاد، آخرین هفت‌تیرکش شریف دنیایی خسته به گونه‌ای شگرف، تغییر یافته در جهت منفی، در پی جادوگری سیاه‌پوش است. مدت‌هاست که رولند به دنبال والتر است. در قسمت اول این مجموعه، او سرانجام به والتر می‌رسد. هر چند ماجرای این داستان (خواهران کوچک ایلوریا) زمانی اتفاق می‌افتد که رولند ...
هر آنچه دوست داری از دست خواهی داد
هر آنچه دوست داری از دست خواهی داد هر آنچه دوست داری، از دست خواهی داد، ماجرای مردی است به نام آلفرد زیمر فروشنده‌ سیاری که قصد دارد، در متلی خودکشی کند. او دچار روزمرگی شده، و تنها تفریح و سرگرمی‌اش جمع‌آوری نوشته‌های روی دیوار دست‌شویی‌های بین راهی است. او همه آن‌ها را در دفترچه‌ای نوشته- تنها انگیزه‌ای که مانع خودکشی‌اش شده، فقط و فقط همین دفترچه است- ...
7 تیرکش (برج تاریک 1)
7 تیرکش (برج تاریک 1) مرد سیاه‌‌پوش به بیابان گریخت و هفت تیرکش تعقیبش کرد. بیابان،پهنه‌ای وسیع، سرآمد تمام بیابان‌ها بود و از هر سو، آسمان بر فراز آن خودنمایی می‌کرد. سفید، خیره‌کننده، خشک و بی‌آب؛ بی‌‌آن‌که در آن سرپناهی یافت شود. در افق کوه‌های مه‌آلود رخ می‌نمود و علف افیونی رویایی شیرین، کابوسی ترسناک و مرگ را به ارمغان می‌آورد. ردیف سنگ‌هایی که نامنظم ...
رویای بی‌انتها (آهنگ آخر دنیا 2) 3 جلدی
رویای بی‌انتها (آهنگ آخر دنیا 2) 3 جلدی یک بیماری ویروسی، ساخته دسته بشر، دامنگیر انسان‌ها می‌شود. این بیماری کشنده که شباهت بسیاری به آنفولانزا و ذات‌الریه دارد، به شکل وحشتناکی انسان‌ها و حتی بعضی از حیوانات را از پا درمی‌آورد و فقط عده کمی از آن جان سالم به در می‌برند. بازماندگان، بر اساس خوابی مشترک که مسیر آینده را نشان‌شان می‌دهد، به دنبال انسان‌های زنده دیگر، ...
داستان‌های پراکنده
داستان‌های پراکنده برنت گلوله‌ها را روی ریل سمت چپ ردیف کرد... کنار ریل به صف شدیم. گلوله‌ها جلو چشم‌های مصمم‌مان می‌درخشیدند. جان اولین کسی بود که صدای قطار را شنید، و وقتی به دستور برنت جلوتر رفتیم متوجه شدم دارم تند و تند زیر لب دعا می‌خواند. دووی کمی دورتر در سمت راست من ایستاد. صدای غرش واگن‌های قطار نزدیک شد، و کمی ...
مشاهده تمام رمان های استفن کینگ
مجموعه‌ها