رمان نوجوان

روح در آینه (مجموعه ترس و لرز)

(Der geist im spiegel)

با داستان‌های مجموعه «ترس و لرز» واقعا مو به تن آدم سیخ می‌شود. دختر و پسرهای معمولی، ولی شجاع و کنجکاو با داستان تجربه‌های بسیار ترسناکی را از سر می‌گذارانند... این‌طور به نظر می‌رسد که ناپدید شدن اسرارآمیز دوست جیسون به آینه قدیمی اتاقش ربط داشته باشد. برای یافتن او دست به کار می‌شود. کاری بسیار خطرناک...

ناصر زاهدی
پیدایش
9789643495855
۱۳۸۷
۱۳۶ صفحه
۳۳۹۶ مشاهده
۰ نقل قول
استاین ۹۳ رمان استاین می‌گوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتاب‌های او با فروش بیش از ۲۵۰ نسخه در سطح جهان او را به پر فروش‌ترین نویسندهٔ کودک تبدیل کرده‌است . او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی می‌کند. استاین می‌گوید:"من عاشق این هستم که خواننده‌هایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناک‌ترین مکان کجاست؟این محل ذهن خود شماست." آر.ال.استاین«رابرت لارنس استاین»در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا ...
دیگر رمان‌های استاین
خانه مرگ
خانه مرگ با داستان‌های مجموعه ترس و لرز واقعا مو به تن آدم سیخ می‌شود. دختر و پسرهای معمولی ولی شجاع و کنجکاو با داستان تجربه‌های بسیار ترسناکی را از سر می‌گذرانند. جاش و آماندا فکر می‌کنند خانه جدیدشان غیر عادی، مرموز، ترسناک و احتمالا جن زده است. شهر دارک فالز هم جای عجیب و غریبی است، اما والدینشان حرف‌های آنها را باور نمی‌کنند و ...
دروغ‌گو دروغ‌گو (تالار وحشت)
دروغ‌گو دروغ‌گو (تالار وحشت) آن پسر بلندقد و خوش‌تیپی که با اعتماد به نفس قدم به مهمانی می‌گذارد، راس آرتور است. این یک میهمانی سورپرایز نیست ولی راس باید انتظار وحشتی نفس‌گیر را داشته باشد... اما مشکل چیست؟ اینکه راس برادر دوقلویی ندارد. به نظر می‌رسد که مهمانی امشب در تالار وحشت... برگزار شده است.
خون هیولا (دایره وحشت 4)
خون هیولا (دایره وحشت 4) زمانی که ایوان با عمه بزرگ و اسرارآمیزش زندگی می‌کرد، روزی یک مغازه اسباب‌بازی فروشی قدیمی را می‌بیند و یک بطری گرد گرفته خون هیولا می خرد، اوایل بازی با آن سرگرم کننده است. اما ایوان متوجه چیز غریبی در آن ماده لزج سبزرنگ می‌شود. به نظر می‌رسد که دارد زیاد می‌شود. بیشتر و بیشتر... و انگار این رشد، اشتهایی هیولایی ...
بازگشت مومیایی
بازگشت مومیایی
بیدار نمان (مجموعه زمان وحشت)
بیدار نمان (مجموعه زمان وحشت) وحشت که نکرده‌اید، مگر نه؟ مردم در اینجا ناله هیولاها را در نیمه‌های شب شنیده‌اند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه می‌زنند و حتی پرنده‌ها هم جرئت نمی‌کنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش می‌شود. هرچند... یک خیابان که نمی‌تواند شیطانی باشد، می‌تواند؟ یعنی می‌تواند؟ ناله‌ای بلند ...
مشاهده تمام رمان های استاین
مجموعه‌ها