اژدهای خوش اقبال
زن با بیلچه به سر حملهکننده ضربه زد، بیلچهای که معمولا در صندوق عقب ماشین میگذاشت تا هنگام نیاز چیزهای ریخته شده در بزرگراه را بردارد.
در زمان معینی از سال در شمال نیویورک، لاکپشتها از برکههای پوشیده از نی بیرون میآمدند تا در اطراف بخزند و کف جادهها را به طرح تکههای سفال تبدیل کنند. جوآن میتوانست لاکپشتهای آبی ...
1 سرباز ساده ملکه
میخوام برم از ملکه بپرسم. میخوام هرچی میدونم رو واسش تعریف کنم و ازش بپرسم که چی درسته و چی غلط. اگه بهم چشمک بزنه، خوب، اون وقت دیگه توی دردسر افتادهم. این منم، سیموس تاد، متولد 1955، یه سرباز ساده ملکه و همین و بس. این اظهارنامه منه، هم صادقانه است و هم عین واقعیت. اگه با چشمای خودم ...
داستانهای لسآنجلس (آثار نویسندگان بزرگ درباره این شهر) مجموعه داستان
داستانهای لسآنجلس بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای آمریکایی که بر قهرمانان صاحب فضیلت، بشردوست و ضد شر تاکید میورزند، به لایههای تاریک زندگی در آمریکا نقب میزنند و واقعیتهای تکان دهندهای از آن به دست میدهند. بدیهی است قدرت تاثیرگذاری و تامل برانگیزی داستانها متفاوتند.
به عبارت دیگر صناعت ادبی، خلاقیت بیانی و ژرفای اندیشگی بعضی داستانها بر ...
آذرخش (مجموعه داستان کوتاه)
این مجموعه شامل 23 داستان کوتاه است که گردآورنده آنها را به چهار دسته تقسیم کرده. از نویسنگان این مجموعه میتوان از گابریله وومان، میشائلا زوبل، زیگفرید لنتس، ارنست همینگوی، وولفگانگ بورشرت و هانس بندر نام برد. هنمچنین 3 مقاله درباره به وجود آمدن داستان کوتاه، ویژگیهای داستان کوتاه و کارگاه داستان کوتاه هم آمده که برای افراد علاقهمند به ...
1 منهای 1
اگر براقکننده جوانترم میکرد، خوشتیپ نشانم میداد، پوستم را صاف میکرد، دندانهایم را ردیف میکرد و شکل دماغم را تغییر میداد؛ میدانستم حقهی فنی ترسناکی در کار است و بهجای آن که مثل یک ابله فریب بخورم، با مشت آینه اما بدون تردید خودم بود؛ نه جوان، نه خوشتیپ، نه هیچچیز ویژهای، کمی قوز کرده، شکمی نسبتا بزرگ، کیسهای زیر ...