کودکان به ملکوت پروردگار نزدیکترند...
و خدا آن چیزی است که کودکان میشناسند، نه بزرگسالان...
بزرگسالان وقت خود را برای غذا دادن به گنجشکها هدر نمیدهند...
۴۶ رمان
کریستین بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تا کنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شدهاست. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوستهاند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته ودر کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل میدهند. برای او تجربههای ساده زندگی ـ کودکی، عشق، تنهایی ـ دستمایه خلق آثاری عاشقانهاست. بوبن بیش ...
18 اثر از کریستین بوبن
واقعه مرگ تو، تمام وجود مرا درهم ریخت...
تمام وجودم، جز قلبم را.
آن قلبی که تو ساختی و هنوز میسازی، قلبی که تو، هنوز در نبودت هم با دستهای گم شدهات، به آن شکل میدهی و با صدای گم شدهات، آن را به آرامش دعوت میکنی و با خندههای گم شدهات، به آن روشنی میبخشی.
زن آینده
در من ناشکیباییهایی هست و راههایی. باید آنهارا به اتمام برسانم.
نادر اشخاصی قادرند عاشق شوند زیرا نادر اشخاصی قادرند همه چیز را از دست بدهند.
برای رسیدن به دور دستها، باید از نزدیکیها گذشت اما رسیدن به نزدیکیها به سهولت میسر نیست.
دیوانهوار
در زندگیهایمان باید زندگی دوگانهای داشتهباشیم و در قلبهایمان خونی دوگانه، شادی همراه با رنج، خنده همراه با اندوه، مثل دو اسبی که به یک ارابه بسته شدهاند و هر یک دیوانهوار، ارابه را به سوی خود میکشند. پس در جادهای برفی، سوارکارانی هستیم که در جستوجوی ردپایی، در جستوجوی اندیشهای سلیم، پیش میتازیم و زیبایی، گاه مانند شاخهای فرود ...
ژه
ژه دوهزار و سیصد و چهل و دو روز از مرگش گذشته بود که شروع به لبخند زدن کرد. در ابتدا، هیچ کس این لبخند را نمیدید. بر سر چیزهایی که هیچ کس نمیبیند، چه میآید؟ رشد میکنند.
هر چیزی که رشد میکند، در ناپیدا رشد میکند و با گذشت زمان، قدرت بیشتر و مکان بیشتری میگیرد.
پس لبخند ژه که از ...
زندانی در گهواره
من در شهری متولد شدم که بذرهای کاشته شده در آن از جنس فولاد بود درون گهوارهای چدنی به شکل گلولهی توپ به دنیا آمدم، در خانوادهای پرورش یافتم که وقتی آنان را بمباران سوال میکردی، از جنس فولاد آبدیده میشدند. با مردانی صحبت کردم که میخواستند با شکافتن آسمان آن را خالی از درخشش و نور کنند. من همچون ...