مجموعه داستان خارجی

جشنی بر بلندی‌ها

(Linesperee)

در این زندگی ما همگی تنها در جستجوی یک چیز هستیم: سرشار شدن و پرشدن از زندگی - در یافتن بوسه نوری بر قلب خاکستری‌مان، شناختن لطافت عشقی بی‌زوال. زنده بودن یعنی دیده شدن، ورورد به انوار نگاهی پر مهر: هیچ‌کس از این قانون نمی‌گریزد حتی خداوند که ذاتا بیرون از قلمرو قانون است، زیرا خود ذات مفروض همه‌چیز است... کریستن بوبن بیش از هر چیز مفتون عشق و زندگی است. برای او تجربه‌های به ظاهر ساده زندگی - همچون کودکی، عشق و تنهایی - دستمایه خلق آثاری عاشقانه با مایه‌های فلسفی است. او نویسنده آثاری است که عناوین آن‌ها یکی پس از دیگری همچون بخش‌هایی از یک ترکیب‌بندی یگانه (پازل) ظاهر می‌شود.

9786002531513
۱۳۹۴
۸۸ صفحه
۸۳۴ مشاهده
۰ نقل قول
کریستین بوبن
صفحه نویسنده کریستین بوبن
۴۶ رمان کریستین بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تا کنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شده‌است. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته‌اند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته ودر کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می‌دهند. برای او تجربه‌های ساده زندگی ـ کودکی، عشق، تنهایی ـ دستمایه خلق آثاری عاشقانه‌است. بوبن بیش ...
دیگر رمان‌های کریستین بوبن
لباس کوچک جشن
لباس کوچک جشن آن‌که را دوست می‌داریم، می‌بینیم که کاملا عریان، در لباسی به رنگ روشن. به سویمان پیش می‌آید. لباسی شبیه لباس‌هایی که روزگاری، روزهای یکشنبه در کلیسا به تن می‌کردند و یا لباس‌هایی که در مجالس رقصی که بر روی کف‌پوش‌های چوبی اجرا می‌شد می‌پوشیدند. و با این وجود او عریان است هم چون ستاره‌ای که در اوج روز می‌درخشد. با ...
ابله محله
ابله محله وقتی آدم کسی را دوست نداشته باشد، نه در این سوی زندگی و نه در آن سو، اهمیتی ندارد نمی‌تواند ا‌و را ببیند. وقتی آدم کسی را دوست دارد، همیشه چیزی برای گفتن یا نوشتن به ا‌و پیدا می‌کند، تا آخر عمر. این یک قانون قدیمی دنیا‌ست، قانونی نامکتوب: هر کسی که چیزی بیشتر دارد. در همان لحظه، چیزی کمتر دارد. ...
دلباختگی (لوییز امور)
دلباختگی (لوییز امور) لوییز امور همه‌جا بود، روی کاناپه و هم‌چنین در ذهن من، در زوایای نهانی مغزم نشسته بود. . . دیگر هیچ‌کس غیر از او در جهان نبود، تنها او وجود داشت و بس. اینک حقیقتا خواندن و نوشتن می‌آموختم و سرانجام پا به عرصه حیات می‌گذاشتم، و حریص و وحشت‌زده صورت و اندام موجودی تنومند و سترگ را تماشا می‌کردم. ...
ژه
ژه ژه دوهزار و سیصد و چهل و دو روز از مرگش گذشته بود که شروع به لبخند زدن کرد. در ابتدا، هیچ کس این لبخند را نمی‌دید. بر سر چیزهایی که هیچ کس نمی‌بیند، چه می‌آید؟ رشد می‌کنند. هر چیزی که رشد می‌کند، در ناپیدا رشد می‌کند و با گذشت زمان، قدرت بیش‌تر و مکان بیش‌تری می‌گیرد. پس لبخند ژه که از ...
مشاهده تمام رمان های کریستین بوبن
مجموعه‌ها