خیال میکنم نامه قبلی من را جواب ندادهاید. به هر صورت آنقدر ذوقزده هستم که نتوانستم جلو خودم را بگیرم ، دوست داشتم به یکی خبر این اتفاق را بدهم. اتفاقی که البته هنوز نیافتاده، اما در شرف وقوع است.اتفاقی خوب...
داستان سیستان (10 روز با رهبر)
این عکس قصه قشنگی دارد. رفتیم خدمت آقا و همین جور که مشغول کار بودند، قرار شد که عکس بگیریم. داشتند چیزی میخواندند. چند تا عکس گرفتم، اما راضی نشدم. عاقبت دل به دریا زدم و گفتم، آقا! این عکسهایی که ما از شما گرفتیم، همهاش اشداء علیالکفار میشود، برای مصرف داخلی اجازه بدهید یک عکس رحماء بینهم هم بیندازیم! ...
من او
اولا! یعنی پول خون پدرت، با الکل، به قیمت پشت جلد این کتاب است؟! اینقدر ارزان؟ اگر اینجوری است که یکی دو تا استکان لبپر هم برای ما بریز! خودت هم بزن، روشن میشوی! اصلا پول خون پدر یعنی چه؟ شدهای کانه برادر بزرگه برادران کارامازوف که ابویاش را نفله کرد! دستت درست! ...
من او
اولا! یعنی پول خون پدرت، با الکل، به قیمت پشت جلد این کتاب است؟! اینقدر ارزان؟ اگر اینجوری است که یکی دو تا استکان لبپر هم برای ما بریز! خودت هم بزن، روشن میشوی! اصلا پول خون پدر یعنی چه؟ شدهای کانه برادر بزرگه برادران کارامازوف که ابویاش را نفله کرد! دستت درست! ...
ناصر ارمنی
این کتاب مجموعهای از یازده داستان کوتاه با عناوین زمزم، انگشتر، رتبه قبولی، یک پژوهش خشن، کوچولو، ناصر ارمنی، کمال، سه نفر، خیابان، سال نو و گوش شنوا است. ناصر ارمنی داستان مردی به نام ناصر است که فرزندِ همسر دوم پدر خود است. پدر برای آنکه بابت اختیار کردن همسر دوم به دردسر نیفتد و دیگران، خصوصاً همسر اولش ...