مجموعه داستان خارجی

صدای اقتدار (داستان‌های مادران و دختران) مجموعه داستان

چرا مادرم این‌قدر اسرار داشت ما منزوی زندگی کنیم، هیچ‌کس را نشناسیم، هیچ‌جا نرویم؟ ما مثل آن سه‌تا میمون بودیم. کور و کر و لال نسبت به دنیا و در خود مغرور و زودرنجمان گیر افتاده بودیم. تنها ارتباط ما با دنیای بیرون، سفر هر ماهه ما به سنت کلاین بود. مادرم خیلی جدی مرا از بین جاده‌های غبار گرفته آن‌جا عبور می‌داد و ما لباس‌های چروک تریکو، پولیورهای دست‌دوم، کت‌های از مد افتاده، لباس‌ زیر و لباس خواب‌ها را چنان روی هم روی هم امتحان می‌کردیم انگار که برای جشن بالماسکه باشد.

افراز
9789642430529
۱۳۸۹
۲۰۰ صفحه
۹۰۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
صحبت شیطان
صحبت شیطان
آهای بیرونی‌ها (مجموعه آثار نویسندگان دنیا) نمایش‌نامه
آهای بیرونی‌ها (مجموعه آثار نویسندگان دنیا) نمایش‌نامه کتاب حاضر مجموعه‌ای است از هشت نمایش‌نامه که تصویری کلی از قالب هنری نمایش مدرن به دست می‌دهد. نویسندگان این نمایش‌ها نهایت دقت، توان و جدیت خود را در خلق این آثار به کار بسته‌اند. نمایش‌نامه‌هایی که خواننده را به مسیری تاریخی در عرصه تئاتر مدرن می‌برند: از طبیعت‌گرایی استریندبرگ تا مکتب روشنفکری پیراندللو؛ از سبک احساسی سارویان تا نمایش ...
سقوط و داستان‌های دیگر از نویسندگان اسپانیا
سقوط و داستان‌های دیگر از نویسندگان اسپانیا داستان‌های کوتاهی که در این دفتر گنجانده شده‌اند آثاری از نویسندگانی با روحیه‌ها و سلیقه‌های متفاوت هستند: اگر آلارکون قصه‌ای نه بیگانه با مطایبه می‌نویسد، گوستابو آدولفو بکر، اثری که بین واقعیت و غیر واقعیت در نوسان است و فضایی از موسیقی پری‌وار شگرف می‌آفریند عرضه می‌کند؛ اگر امیلیا پاردو باثان و کلارین و ناتورالیسم توجه دارند، گونثالث از طنز ...
جلاد و داستان‌های دیگر از نویسندگان سوئد
جلاد و داستان‌های دیگر از نویسندگان سوئد منشا ادبیات داستانی سوئد را باید در روایت‌های شفاهی به نام «ساگا» جست که گرچه نشان مکتوبی از خود به‌جا نگذاشته‌اند نقل سینه به سینه‌شان که ادامه یافته بر ادبیات داستانی کشور تاثیر نهاده است و به گفته لئون تورن مورخ ادبی، «نوستالژی» آن به‌جا مانده؛ به نحوی که سلما لاگرلوف داستان‌پرداز شهیر و برنده نوبل در ادبیات، «ساگای ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها