رمان خارجی

گریز از سرزمین امن

گریز از سرزمین امن داستان زندگی «ریچارد باخ» است، ولی این اثر با زندگی‌نامه‌های عادی تفاوت بسیاری دارد. باخ از طریق کودکی به نام ”دیکی“ تجربیات، احساسات، خاطرات تلخ و شیرین، شکست‌ها و موفقیت‌های خود را که هر کدام می‌تواند برای خواننده سرگرم کننده و آموزنده باشد بیان می‌کند. دیکی در واقع خودِ نویسنده در نه سالگی است که می‌توان گفت در اینجا نقشِ محرم راز قهرمان داستان را بازی می‌کند.

دارینوش
9789647865500
۱۳۸۵
۳۴۰ صفحه
۲۹۶۹ مشاهده
۰ نقل قول
ریچارد باخ
صفحه نویسنده ریچارد باخ
۲۲ رمان باخ در سال ۱۹۳۶ در اوک پارک ایلینوی به دنیا آمد. او فرزند رولند روبرت و روت هلن شاو باخ و همچنین از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی بود. او در سال ۱۹۵۵ وارد کالج لانگ بیچ استیت شد که در حال حاضر به عنوان لانگ بیچ، دانشگاه ایالت کالیفرنیا شناخته می‌شود. او از ازدواج با همسر اولش صاحب ۶ فرزند شد و چون اعتقادی به ازدواج نداشت از آن‌ها جدا شد و رهایشان کرد. یکی از ...
دیگر رمان‌های ریچارد باخ
هیپنوتیزم ماریا
هیپنوتیزم ماریا این کلمه جیمی را میخکوب کرد. مانند این بود که ناگهان بی‌سیم هواپیما خاموش و دوباره روشن شود و حجم زیادی اطلاعات وارد ذهن شود. شاید افکارش به موضوعی چسبیده که توضیحی برایش وجود ندارد. جیمی با خود فکر کرد چطور درست زمانی که قضیه هیپنوتیزم ماریا اکوآ را در ذهنم مرور می‌کردم این آدم عجیب باید از راه برسد و ...
جاناتان مرغ دریایی
جاناتان مرغ دریایی
جاناتان لیوینگستون مرغ دریایی (نسخه کامل به انضمام فصل چهارم)
جاناتان لیوینگستون مرغ دریایی (نسخه کامل به انضمام فصل چهارم) این کتاب نغمه‌ای است برای روح و جان‌هایی که بس طولانی و خاموش با خویش زیسته‌اند. «جاناتان لیوینگستون مرغ دریایی» داستانی‌ است برای کسانی‌ که می‌دانند به جای فرسودن رد پای دیگران، جایی، راهی برتر برای زندگی وجود دارد؛ داستانی برای آن‌ها که آرزوی پرواز در سر دارند. این حکایت کوچک تلنگری است برای ما، که راهی که باید دنبال ...
جاناتان مرغ دریایی (با جعبه)
جاناتان مرغ دریایی (با جعبه) زبان فارسی ...
جاناتان مرغ دریایی (همراه با کتاب گویا)
جاناتان مرغ دریایی (همراه با کتاب گویا) گوینده: زهره زاهدی صبح شده بود و آفتابی تازه برآمده، بر سطح شیارهای موج گونه دریای آرام گرد طلا می‌پاشید. نزدیک 2 کیلومتر دورتر از ساحل، یک قایق ماهیگیری طعمه‌ها را در آب انداخت و عبارت «بچه‌ها، صبحانه!» در هوا برقی زد و چیزی نگذشت که هزاران مرغ دریایی از راه رسیدند تا برای تکه‌های غذا بجنگند و بگریزند. روز پر ...
مشاهده تمام رمان های ریچارد باخ
مجموعه‌ها