رمان خارجی - آمریکا و کانادا

راهی طولانی طی کرده‌ایم، این‌طور نیست؟ بیست و پنج سال پیش، آن موقع که با هم آشنا شدیم خلبان بودم. خلبانی شیفته پرواز که ورای دستگاه‌های مختلف پرواز و سرعت، پی‌معنایی دیگر می‌گشت. بیست سال پیش سفرمان بر فراز بال‌های مرغ دریایی ما را به درکی جدید و نگاهی تازه از زندگی رساند. ده سال پیش با منجی عالم ملاقات کردیم و فهمیدیم که منجی کسی نیست جز خود ما. اکنون دیگر فهمیده‌ای که من همیشه آدمی تنها با دلی پر از آرزوهای دور و دراز بوده‌ام؛ آمی که همواره خود را پشت حصاری از کلمات پنهان کرده است. حق با تو بود...

دیبا داودی
حوض نقره
9786001941801
۱۳۹۶
۳۷۴ صفحه
۱۷۰۶ مشاهده
۰ نقل قول
ریچارد باخ
صفحه نویسنده ریچارد باخ
۲۲ رمان باخ در سال ۱۹۳۶ در اوک پارک ایلینوی به دنیا آمد. او فرزند رولند روبرت و روت هلن شاو باخ و همچنین از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی بود. او در سال ۱۹۵۵ وارد کالج لانگ بیچ استیت شد که در حال حاضر به عنوان لانگ بیچ، دانشگاه ایالت کالیفرنیا شناخته می‌شود. او از ازدواج با همسر اولش صاحب ۶ فرزند شد و چون اعتقادی به ازدواج نداشت از آن‌ها جدا شد و رهایشان کرد. یکی از ...
دیگر رمان‌های ریچارد باخ
جاناتان مرغ دریایی
جاناتان مرغ دریایی این کتاب داستان کسانی است که رویاهایشان را دنبال می‌کنند و پیرو قوانین خودشان هستند؛ داستانی که سال‌ها الهام‌بخش زندگی مردم بوده است. زندگی اکثر مرغان دریایی تشکیل شده است از خوردن، بقا، و از پرواز کردن تنها برای پیدا کردن غذا استفاده می‌کنند. با این حال، برای «جاناتان»، مرغ دریایی که یک پرنده معمولی نیست، پرواز کردن یعنی خود ...
یگانه
یگانه راه زیادی آمده‌ایم نه؟ بیست و پنچ سال پیش، وقتی همدیگر را دیدیم، من خلبان بودم و مسحور پرواز، در پی معانی‌ در ورای ابزار و سرعت. بیست سال پیش در سفرمان به آن طرح زندگی جدید رسیدیم. ده سال پیش منجی عالم را دیدیم، و دریافتیم که او خود ماست. اما من مردی تنها بودم با ذهنی مالامال از فصل‌ها ...
پندار
پندار پندار داستانی است در مورد شخصی که از راه رسیده و قادر است بیاموزد که جهان چگونه می‌گردد و چطور می‌توان آن را به تسلط درآورد. او فردی است متعالی و کمال یافته؛ شاید یک سیدارتا یا یک مسیح با نیرویی مسلط بر پندارهای جهان است که به عصر ما قدم نهاده، چرا که او واقعیت پنهانِ آنها را می‌شناسد.
جاناتان مرغ دریایی
جاناتان مرغ دریایی
هیپنوتیزم ماریا
هیپنوتیزم ماریا این کلمه جیمی را میخکوب کرد. مانند این بود که ناگهان بی‌سیم هواپیما خاموش و دوباره روشن شود و حجم زیادی اطلاعات وارد ذهن شود. شاید افکارش به موضوعی چسبیده که توضیحی برایش وجود ندارد. جیمی با خود فکر کرد چطور درست زمانی که قضیه هیپنوتیزم ماریا اکوآ را در ذهنم مرور می‌کردم این آدم عجیب باید از راه برسد و ...
مشاهده تمام رمان های ریچارد باخ
مجموعه‌ها