۲۶ رمان
Roger Zelazny made his name with a group of novellas which demonstrated just how intense an emotional charge could be generated by the stock imagery of sf; the most famous of these is 'A Rose for Ecclesiastes' in which a poet struggles to convince dying and sterile Martians that life is worth continuing. Zelazny continued to write excellent short stories throughout his career, which share the inventiveness of these early novellas, but perhaps lack some of their intensity. Most of ...
روون و کولیها
جادوگر پیشگویی میکند:
دشمن اینجا در تاریکی پنهان است. نادانها مواظب باشید!
روزی به طور غیر منتظره، کولیها از راه میرسند. مردم روستا به کولیها اعتماد ندارند. آیا کولیها همان دشمنی هستند که جادوگر از آمدنشان خبر داده است؟
"روون" پسر نوجوان روستا، میکوشد که معمای جادوگر را حل کند اما در شبکهای از دسیسه و خطر به دام میافتد.
به نظر مردم روستای ...
روون و نگهبان کریستال
کسی از دور دستها، از سرزمین"ماریس" برای مردم روستای رین پیامی رمزگونه میآورد. روون پسر نوجوان روستا با کشف معمای پیام، دچار وحشت میشود. زمانی نمیگذرد که سفری طولانی را به سوی دریای خطرناک و دنیای غریب مردم ماریس آغاز میکند. آنجا فتنه و خطر، روون را محاصره میکنند و او نمیداند باید به چه کسی اعتماد کند؟
به نظر مردم ...
روون و زباکها
هیولایی پرنده، خواهر کوچک روون پسر نوجوان روستا را میرباید. روون باید برای نجات خواهرش به سرزمین دشمنان دیرینه سفر کند. او و همراهانش در این سفر دور و دراز و پرخطر، فقط مجموعهای از پیشگوییهای معما گونه و رازآلود را همراه دارند. اما آنها در پایان جست و جو با معمای بزرگتری روبهرو میشوند و راز شگفت انگیزی برملا ...
سایههای ارباب (ستاره دلتورا 1)
بریتا همیشه می خواست مثل پدرش یک تاجر شود، نه دریا را طی کند و کالاهایی ارزشمند به خانه اش، بندردل، بیاورد. به نظر می رسید بریتا به آرزوهایش می رسد تا اینکه جست و جوی پدرش برای پیدا کردن چوب دستی جادویی تایر مختوم به مرگ و وحشت شد.
حالا خانواده اش مجبورند پنهان شوند و کشتی پدرش، ستاره ی ...
دریاچه اشک (در جستجوی دلتورا 2)
لیف، باردا و همراه جدیدشان که غیر قابل پیشبینی است، به ماموریتی میروند تا هفت سنگ گمشده کمربند جادویی دلتورا را پیدا کنند. یاقوت زرد قبلا پیدا شده است، اما فقط زمانی که تمام سنگها دوباره روی کمربند سوار شوند، سرزمینشان از دست نیروی تاریکی اهریمن، ارباب سایهها، نجات پیدا خواهد کرد.