مجموعه داستان خارجی

خبرهای عجیب از ستاره‌ای دیگر

زندگی هرمان هسه خود به عنوان یک داستان موفق قابلیت ارائه دارد: تولد در شهری کوچک، تحصیل در مدرسه الهیات شاگردی در کارخانه، شاگردی در کتابفروشی و آنگاه شروع به کار نویسندگی و مرگ ناگهانی... هسه در سال‌هایی که در کتابفروشی مشغول بود به مطالعة شخصی پرداخت. در میان شعرای آلمان خود بیش از همه مدیون گوته می‌دانست و مدعی بود عصیان بر علیه راه او ادامة دنبال کردن راهش بوده است. هسه علامه بر مطالعة دیوانهای شعر و آثار رمانتیک، به تحقیق در تاریخ ادبیات و فلسفه نیز پرداخت و از موسیقی و نقاشی هم سر رشته‌ای داشت او می‌گوید: "از تاریخ دنیا نمی‌توان به این نتیجه رسید که انسان موجودی شریف، نجیب، دوستدار آرامش و عاری از خود پرستی است... اما این را می‌توان گفت که در میان امکاناتی که در پیش رو دارد این قدرت عالی و والا، این تلاش برای رسیدن به شایستگی، آرامش، و زیبایی نیز در او هست و تحت شرایط مساعد ممکن است تمتع بخش باشد... من به این عقیده ایمان دارم و از آن کاملا مطمئنم..."

قاسم کبیری
فردوس
9789643203375
۱۳۸۷
۱۹۲ صفحه
۱۰۱۶ مشاهده
۰ نقل قول
هرمان هسه
صفحه نویسنده هرمان هسه
۳۸ رمان هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی - سوییسی و برندهٔ جایزه نوبل سال ۱۹۴۶ در ادبیات. وی در (۲ ژوئیه ۱۸۷۷ میلادی) در شهر کالو (Calw) واقع در استان بادن-وورتمبرگ زاده شد. پدر هرمان هسه مدیریت مؤسسه انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر«هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ناشران کالو بود. کتاب‌خانه بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود. از طریق پدر و مادرش که مبلغان مذهبی در ...
دیگر رمان‌های هرمان هسه
سفر به سوی شرق
سفر به سوی شرق «نوالیس» در مواجهه با پرسش «به کجا می روی؟»، پاسخ می دهد به خانه پدری ام. بازگشت به خلوص ابتدایی و بدوی نه فقط خواست نوالیس، که احتمالا امید و خواسته هر فردی است که از آزادی اصیل به دور مانده است. رجوع به خلوص بدوی یکی از پایه های تفکر رمانتیسم سیاسی در مخالفت با جامعه و دولت مدرن ...
تیزهوش
تیزهوش زندگی پسر تیزهوشی که خواست‌هایش در هیچ جهتی جامه عمل نمی‌پوشد و از پدر، معلمان و مربیان مدرسه جز خشونت و بی‌توجهی نمی‌بیند.
3 قصه
3 قصه
زنبق
زنبق
سلوک به سوی صبح
سلوک به سوی صبح سفر ما به سوی صبح و حلقه‌ی ما، یعنی پیوندی که بنیاد آن بود، مهم‌ترین، بلکه تنها چیز ارجمند زندگی من بود، چیزی بود که وجود من در کنار آن سخت ناچیز می‌نمود و اکنون که می‌خواهم این مهم‌ترین چیز، یا دست‌کم چیزکی از آن را، ثبت کنم و محفوظ بدارم، آن‌همه را جز توده‌ای تصویر پاشیده از هم نمی‌یابم ...
مشاهده تمام رمان های هرمان هسه
مجموعه‌ها