«نوالیس» در مواجهه با پرسش «به کجا می روی؟»، پاسخ می دهد به خانه پدری ام. بازگشت به خلوص ابتدایی و بدوی نه فقط خواست نوالیس، که احتمالا امید و خواسته هر فردی است که از آزادی اصیل به دور مانده است. رجوع به خلوص بدوی یکی از پایه های تفکر رمانتیسم سیاسی در مخالفت با جامعه و دولت مدرن هم هست. رمانتیک ها با انتقاد از دولت مدرن، فرمانبری را نه از طریق اعمال قانون یا ترس، بلکه از طریق وحدت مبتنی بر ایمان مشترک و وفاداری افراد می خواهند؛ وحدتی رازآلود که ناشی از حسی مشترک است. رمانتیک ها در مخالفت با قرارداد اجتماعی، ایمان و عشق را عامل تداوم ساختار اجتماعی می دانند. به عبارتی در آموزه رمانتیک ها، دولت نه در شکل اعمال کننده قاعده و قرارداد اجباری، بلکه به گفته نوالیس، در حکم «فردی زیبا» خواهد بود که از طریق احساسات ناشی از ایمان و عشق در دل شهروندانش جای دارد.