رمان ایرانی

با ثریا تا ثریا

فروغ قلم
9789649485713
۱۳۸۷
۶۱۶ صفحه
۲۴۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های فریده رهنما
مرا دوباره بخوان
مرا دوباره بخوان احساس بی حسی و بی وزنی وجودم را فراگرفت. نه قلبم با تپش‌های تند صدایش می‌زد و نه شور و شوقی از خود نشان می‌داد . درخت نیمه عریان آرزوهایم آخرین تکان را به خود داد تا چند برگ زرد و خشک باقی مانده بر روی شاخه‌هایش نیز فرو ریزند و در بیداد زمان لگدمال شوند.
برنج تلخ
برنج تلخ
افسانه دل
افسانه دل
سپیده‌دم انتظار
سپیده‌دم انتظار گلین خاتون به بوته‌های گل سرخ در باغچه کوچک خانه چشم دوخت. چه آرزوهایی را درست زیر همین بوته‌ها چال کرده بود. اتاق‌ها پر از بوی نفس‌های جوانی‌اش بود. چه سال‌هایی که در همین خانه و در همین اتاق جوانی می‌کرد و شور و اشتیاق عشق، لبخند زندگی را بر روی لبانش می‌نشاند.
مشاهده تمام رمان های فریده رهنما
مجموعه‌ها