رمان ایرانی

تنها با تو

من نادر رفیعی هستم، با اینکه می‌دانم الان زمان مناسبی برای مطرح کردن این موضوع نیست ولی همین حالا دختر شما را رسما خواستگاری می‌کنم. خواهش می‌کنم به دختر سنگدل خود بگویید مرا ببخشد وگرنه آنقدر در این گورستان سرد می‌نشینم تا با یاد عشق او در کنار مزار پدرش بمیرم.

چکاوک
9789646043749
۱۳۸۸
۳۱۲ صفحه
۱۴۰۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مریم جعفری
فراموشم نکن
فراموشم نکن
کوه شیشه‌ای
کوه شیشه‌ای
بی‌قرار
بی‌قرار
عشق شیوا
عشق شیوا
آرام جان
آرام جان می‌گویند که آدم‌ها وقتی در کنار هم زندگی می‌کنند زیر یک سقف اگرچه از دو دنیای متفاوت و دور از هم و حتی گاهی متضاد راهی را آغاز کرده‌اند اما کم‌کم شبیه یکدیگر می‌شوند و کمابیش خصوصیات یکدیگر را می‌پذیرند این یعنی صیقل خوردن آدم‌ها و اگر دو نفر بدانند از زندگی چه می‌خواهند روح و روانشان نیز در کنار هم صیقل می‌خورد و به آرامش می‌رسد: آرامشی در روح آرامشی در جان!
مشاهده تمام رمان های مریم جعفری
مجموعه‌ها