رمان ایرانی

به هادس خوش آمدید

فضای خانه با آمد و رفت آدم‌ها عوض می‌شد. وقتی روح ننه‌بیگم در خانه پرسه می‌زد و رودابه او را حاضر و ناظر می‌دید، جو خانه آرام و آن‌طور که رودابه درک می‌کرد سرشار از گذشته می‌شد، طوری که رودابه همان پروپیمانی، همان سکون قدیم، همان شکوه درونی و باستانی را دوباره حس می‌کرد انگار همه‌ی این‌ها را ننه‌بیگم با خودش برده و دوباره آورده بود و از همه مهم‌تر تقدیر و هم‌زمان با آن تسلیم چنان بال‌و پرش را برخانه‌ی لطفعلی‌خان می‌گستراند که انگار همه در یک لازمانی بهشت‌وار می‌زیستند. رودابه در روز‌هایی که برای ننه‌بیگم قرآن می‌خواند و هنوز خانم‌ پروین نیامده بود، در یک جنت پیشادنیایی سیر می‌کرد. با ورود خانم پروین دوباره پا به این جهان گذاشته بود و جهان با ماهیتی تازه بر او ظهور کرده بود. انگار در یک لحظه دنیای ننه بیگم ناپدید شده بود و دنیای خانم پروین جانشین آن شده بود. در این دنیا همه چیز سبک و خالی از وقار بود. هیچ‌چیز و هیچ‌کس ماهیت ثابت و قابل درکی نداشت، و اشیا و آدم‌ها متناسب با نقش‌شان عوض می‌شدند.

چشمه
9789643626501
۱۳۹۰
۲۰۴ صفحه
۶۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های بلقیس سلیمانی
پسری که مرا دوست داشت
پسری که مرا دوست داشت پسرک دوچرخه‌سوار به سرعت از کنار دخترک دانش‌آموز رد می‌شد و می‌پرسید: عروس مادر من می‌شی؟ دخترک هرگز به این سوال پاسخ نمی‌داد. سکوت علامت رضا بود، این را هر دو می‌دانستند. پسرک در هفده سالگی به جبهه رفت و در چهل و دو سالگی دخترک بازگشت و در قبرستان شهر کوچک آرام گرفت. فردای روز تشییع استخوان‌های پسرک، زن ...
بازی عروس و داماد
بازی عروس و داماد بلقیس سلیمانی، نویسنده‌ای است که داستان‌نویسی‌اش را دیر شروع کرده، اما تبدیل شد به یکی از چهره‌های ادبی مهم همین سال‌های پراتفاق حاشیه‌ای که در آن‌ها نفس می‌کشیم. خانم سلیمانی در چهارمین دهه عمرش آنقدر به مرگ و شوخی‌های آن فکر می‌کند که گاهی آدم را به این گمان می‌اندازد، در زندگی‌اش چقدر با ابعاد آن برخورد داشته است. خانم ...
من از گورانی‌ها می‌ترسم
من از گورانی‌ها می‌ترسم چی می‌شد اگر دعوتش را قبول می‌کردم و یک روز صبح، صبحانه را با او می‌خوردم؟ چرا نباید این کار را بکنم؟ از چی می‌ترسم؟ چرا این ترس لعنتی ولم نمی‌کند؟ مگر نه این‌که حالا آزادم؟ مگر نه این‌که حالا برای بهداشت اخلاقی جامعه خطری ندارم؟ از اول هم خطری نداشتم. زن‌های زشت، زن‌های معمولی، هیچ‌وقت برای جامعه خطر ندارند. ...
نام کوچک من بلقیس (یادداشت‌های پراکنده) مجموعه داستان
نام کوچک من بلقیس (یادداشت‌های پراکنده) مجموعه داستان «نامم را در سال 1346 گذاشتند بلقیس...» کتاب درست از همین‌جا شروع می‌شود؛ جایی که بلقیس نام او می‌شود و دنیایش شکل می‌گیرد. نام کوچک من بلقیس یادداشت‌های پراکنده‌ای است از کودکی او تا به امروزش. همه آنچه بلقیس سلیمانی، یا به تعبیر اهالی روستا «بلقیسو»، از عطر برنج و روغن حیوانی مطبخ مادرش در خاطر دارد تا فعالیت‌های انقلابی‌اش، ...
مارون
مارون بلقیس سلیمانی از نویسندگان پرکار و پرمخاطب ادبیات ایران است. او که در رشته‌‌ فلسفه تحصیل کرده، نخستین رمانش را پس از سال‌ها نقدنویسی در مطبوعات و در سن چهل و دو سالگی منتشر کرد، رمان بازی آخر بانو که برای او جوایزی را نیز همراه داشت. بعد از آن تا امروز نیز این نویسنده آثاری مانند بازی عروس و ...
مشاهده تمام رمان های بلقیس سلیمانی
مجموعه‌ها