۶۳ رمان
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
این رمان ماجرای دختر جوانی است به نام ورونیکا که با وجود داشتن یک زندگی به ظاهر رضایتبخش، اقدام به خودکشی میکند، زیرا به دلیل احساس خلاء در وجودش، زندگی را مطابق میل خود نمییابد. اما اطرافیان، او را که با خوردن قرص دست به خودکشی زده، روانه بیمارستان میکنند. او که اینکه از مرگ نجات پیدا کرده، خود را ...
ماتاهاری
کمی قبل از ساعت پنج صبح، گروهی هجده نفره که اکثرا آنها افسران ارتش فرانسه بودند، از پلههای ساختمان سنت لازار، زندان زنان پاریس بالا رفتند. زندانبان با در دست داشتن شمعی برای روشن کردن مشعلها، بقیه را هدایت میکرد. گروه روبروی سلول شماره 12 ایستادند. مسئولیت مراقبت از زندان را راهبهها به عهده داشتند...
دستنوشتههای آکرا
دلم میخواست اینطور شروع کنم: اکنون که در پایان زندگیام هستم، برای کسانی که پس از من به این جهان میآیند، هر آنچه را در زمان این جهان آموختهام به یادگار میگذارم. باشد که استفاده خوب از آن بکنند.
کیمیاگر
پائولو کوئیلو در سال 1947 در ریودوژانیرو به دنیا آمد. شهرت او در آمریکای لاتین با شهرت گابریل گارسیا مارکز برابری میکند. چهار کتابی که او تاکنون منتشر کرده است همه در ردة کتابهای پرفروش برزیل هستند. کیمیاگر تاکنون در بیست و دو کشور جهان به چاپ رسیده و از اقبالی کمنظیر برخوردار بوده است. کیمیاگر نخستین کتابی است که ...
الف
آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغالتحصیلها از دانشگاه که بیرون میآیند کار گیر نمیآورند. مسنها بازنشسته میشوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان میکنند تا خرج خانواده و تحصیل بجههایشان را بدهند، ...