۶۳ رمان
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
شیطان و دوشیزه پریم
افراد دهکدهای دچار حرص، طمع، ترس و وحشت میشوند. مردی از گذشته اسفبارش در رنج است. زنی به دنبال خوشبختی است. در هفتهای پرماجرا، افراد دهکده باید مسیر زندگیشان را مشخص کنند. آیا پلیدی را انتخاب میکنند یا نیکی را؟ دهکده دورافتاده ویسکوز، مکانی است که این واقعه غیر عادی در آن به وقوع می پیوندد. غریبهای از راه میرسد ...
جاسوس
وقتی ماتاهاری به پاریس رسید، کاملا درمانده و بیپول بود اما دیری نگذشت که به شهرت رسید. رقص اغواگرانه او هر بینندهای را مسحور میکرد و دیری نپایید که مورد توجه بانفوذترین و ثروتمندترین مردان شهر قرار گرفت. در همین اثنا اروپا وارد جنگ شد و ماتاهاری، رقاصهای که حالا دیگر معروف بود، سوار بر موج حوادث، با مردان سیاسی ...
بریدا
مثل 1 ببر زندگی کن
صحنههایی را که امروز دیدهای هیچوقت فراموش نکن...
افرادی که کارهای مفید انجام میدهند از سرزنش و رفتارهای ناشایست دیگران هراسی ندارند.
ولی کسانی که کار مفیدی انجام نمیدهند، تصور میکنند که افراد مهمی هستند و همواره بیلیاقتی خودشان را پشت هیاهو و زورگوییشان پنهان میکنند.
والکریها
جین گفت: « وقتی با والکریها ملاقات کنی، چیزی کنار اومدن باهاشون رو آسون میکنه.»
«چه چیزی؟»
مرد جوان خندید.
«خودت متوجه میشی. اما بهتر بود زنت رو با خودت نمیآوردی.»