رمان خارجی

آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغ‌التحصیل‌ها از دانشگاه که بیرون می‌آیند کار گیر نمی‌آورند. مسن‌ها بازنشسته می‌شوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگ‌ها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان می‌کنند تا خرج خانواده و تحصیل بجه‌هایشان را بدهند، فرصتی برای رویاهایشان ندارند. مدام با سر می‌خورند به چیزی که ما بهش می‌گوییم ‹‹واقعیت تلخ››.

آرش حجازی
کاروان
2500110003277
۱۳۹۱
۲۴۸ صفحه
۲۷۹۰ مشاهده
۳۰ نقل قول
پائولو کوئیلو
صفحه نویسنده پائولو کوئیلو
۶۳ رمان او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
دیگر رمان‌های پائولو کوئیلو
فرشته نگهبان
فرشته نگهبان پائولو تازه کتاب کیمیاگر را نوشته و به استاد جادوگری‌اش، جی، نشان داده است. جی از خواندن کیمیاگر خوش‌حال می‌شود، اما معتقد است که پائولو باید قبل از هر چیز ماجراهایی را از گذشته‌اش فراموش کند و به همین دیل به او توصیه می‌کند " فرشته‌اش را ببیند." اما پائولو نمی‌داند چگونه این کار را بکند. به همین دلیل همراه با ...
فرشته نگهبان
فرشته نگهبان پائولو تازه کتاب کیمیاگر را نوشته و به استاد جادوگری‌اش، جی، نشان داده است. جی از خواندن کیمیاگر خوش‌حال می‌شود، اما معتقد است که پائولو باید قبل از هر چیز ماجراهایی را از گذشته‌اش فراموش کند و به همین دیل به او توصیه می‌کند " فرشته‌اش را ببیند." اما پائولو نمی‌داند چگونه این کار را بکند. به همین دلیل همراه با ...
جاسوس
جاسوس وقتی ماتاهاری به پاریس رسید، کاملا درمانده و بی‌پول بود اما دیری نگذشت که به شهرت رسید. رقص اغواگرانه او هر بیننده‌ای را مسحور می‌کرد و دیری نپایید که مورد توجه بانفوذترین و ثروتمندترین مردان شهر قرار گرفت. در همین اثنا اروپا وارد جنگ شد و ماتاهاری، رقاصه‌ای که حالا دیگر معروف بود، سوار بر موج حوادث، با مردان سیاسی ...
ماتاهاری
ماتاهاری کمی قبل از ساعت پنج صبح، گروهی هجده نفره که اکثرا آن‌ها افسران ارتش فرانسه بودند، از پله‌های ساختمان سنت لازار، زندان زنان پاریس بالا رفتند. زندانبان با در دست داشتن شمعی برای روشن کردن مشعل‌ها، بقیه را هدایت می‌کرد. گروه رو‌بروی سلول شماره 12 ایستادند. مسئولیت مراقبت از زندان را راهبه‌ها به عهده داشتند...
برنده تنهاست
برنده تنهاست برنده تنهاست به گفته خود پائولو کوئلیو، عکسی فوری از جهانی است که در آن زنگی می‌کنیم. ماجرا ظرف 24 ساعت در جشنواره‌ی فیلم کن رخ می‌دهد. اما برای ایگور مالف، کارآفرین ثروتمند روس، مهم نیست در این جشنواره و در دنیای سینما چه رخ می‌دهد. ایگور به کن آمده تا همسر سابقش و تنها عشق زندگی‌اش، اوا، را به ...
مشاهده تمام رمان های پائولو کوئیلو
مجموعه‌ها