با تعجب میپرسد، مگر چند تا درخت سیب دارید ؟ میخواهم بگویم هشتتا، اما حرفم را میخورم. وقتی که او حتی یک پدر ندارد، من چطور میتوانم بگویم که هشتتا درخت سیب داریم! میگویم، ما فقط یک درخت سیب داریم،...
کلاف سردرگم (گزیدهای از داستانهای امروز)
ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد. اتفاقا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند. همینطور که پیش میآمد با لهجه خاصش گفت:
‹‹بهبه نرهخر. مثل قوالها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟››
عقربه سرنوشت (مجموعه داستان کوتاه)
این مجموعه شامل 13 داستان کوتاه از نویسندگانی چون والتر کولبنهوف، گابریله وومان، یوزف ردینگ، ارنست همینگوی و هانس هاس است که گردآورنده آنها را به شش دسته تقسیم کرده. در پایان هم زندگینامه کوتاهی از نویسندگان و همچنین منابع داستانها ذکر شده است. این کتاب از سری کتابهایی است که در کارگاههای داستاننویسی آلمان مورد استفاده قرار میگیرد و ...
خانه روبهرویی
جوکی وقتی از پنجرهاش بیرون را نگاه کرد، لرزه به تنش افتاد. خانه روبهرویی آن طرف خیابان را زن بیحیایی گرفته بود. پاسی از شب گذشته، مردها میآمدند و در خانه را میزدند، اگر جشن و تعطیلات بود، بعدازظهرها هم پیداشان میشد. گاهی روی ایوان خانهاش لم میدادند، سیگار میکشیدند، توتون میجویدند و توی گنداب رو تف میانداختند. هر فسق ...
قصههایی برای 5 سالهها
قصههایی برای پنج سالهها، مجموعه 9 قصه است. قصههایی مثل: بادکنکی برای میکی، اسب آبی آفریقایی، روز بزرگ بیلی خرسه، چکمههای جادویی، فیل فراموشکار، تخم اژدها و... همانطور که از اسم قصهها پیداست، هر قصه حال و هوای خاصی دارد و این تنوع باعث میشود که این مجموعه بسیار جذاب و سرگرمکننده باشد. بهتر است قصهها را بخوانید، تا هم ...
سن نفرتانگیز (مجموعه 8 شاهکار داستان کوتاه از نویسندگان بزرگ جهان)
میلان کوندرا نویسنده چک در جایی مینویسد:
تنها ادبیات است که میتواند ما را از بیرحمانهترین و ملالآورترین جنبه زندگی یعنی روزمرهگی دور کند. یک رمان خوب یا داستانهای کوتاه به راحتی میتواند ما را از ملال تعطیلات، بیهودگی، روزمرهگی و نکبت زنده بودن (به هر قیمت) و خیلی نکبتهای دیگر دور کند و لختی در هزارتوهای روابط پیچیده بین انسانها، ...