هیچکس نمیداند که شبها میآید. از همین گوشه باز پرده، تکان میخورد و بعد همهجا روشن میشود. تنم گر میگیرد. میلرزم و یواشکی چشم می چرخانم که گمش نکنم. انگار عادتمان شده که او یکهو بیاید و من در سکوت دنبالش راه بیفتم...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
شاهد اعدام و 9 داستان آمریکایی دیگر آخر هزاره
10 داستان از 10 نویسنده مطرح آمریکایی. 10 داستان به 10 گرایش، سبک و سویه متفاوت. 10 داستان از نویسندگان انتهای هزاره. 10 داستان با ویژگیهای مجزا، زبانی متفاوت و اما کلامی تاثیرگذار، از شاهد اعدام تا جنگ یک روزه 10 نگاه ادبی گونه گون است از منظر نویسندگان صاحب سبک سرزمین مزارع بزرگ و جادههای بیانتها.
مردان منتظر
کتاب مردان منتظر واگویه روایت داستانهای کوتاه هشت سال دفاع مقدس استو به عبارتی به گزینی داستان نئو کلاسک میباشد. این دستمایه از آثار نویسندگان صاحبنظر و تئوریسین ادبیات عصر انقلاب میباشد.
قرار بازی (داستانهایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان
... فران به آشپزخانه رفت. لیز کمی به سوی پنجره متمایل شد و نگاهی به اطراف انداخت. آپارتمان رو به غرب بود. گرچه از ارتفاع نگاه می کرد، اما در مورد جهت دیدش مطمئن بود. هنوز عادت به دیدن چنین منظرههایی از آن ارتفاع را نداشت و این که به راحتی شاهد زندگی دیگران باشد...
رویای ارواح
روزگاری دو نفر کارمند دولت بودند، هر دو کلهپوک. یک روز ناگهان خود را در جزیرهای متروک دیدند گویی با قالیچه پرنده به آن جزیره فرستاده شده بودند. تمام سالهای عمرشان را در یک اداره دولتی و در بایگانی گذرانده بودند؛ آنجا به دنیا آمدند، بزرگ شده و پیر شدند و در نتیجه کوچکترین تصوری از فضای خارج از اداره ...