رمان خارجی

سیمای هنرمند در جوانی

(A portrait of the artist as a young man)

اصغر جویا
پرسش
9789646629714
۱۳۸۲
۲۶۶ صفحه
۱۵۰۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جیمز جویس
صفحه نویسنده جیمز جویس
۱۴ رمان جیمز آگوستین آلویسیوس جویس ‏نویسندهٔ ایرلندی بود که گروهی رمان اولیس وی را بزرگ‌ترین رمان سده بیستم خوانده‌اند. اولین اثرش دوبلینی‌ها مجموعه داستان‌های کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با درون‌مایه‌ای یگانه تلقی می‌کنند. جویس در خانواده‌ای متوسط در دوبلین به دنیا آمد. در مدرسه و دانشگاه دانش‌آموزی با استعداد بود. در اوایل دههٔ سوم زندگی به اروپای قاره‌ای مهاجرت کرد و در شهرهای تریسته، پاریس و زوریخ اقامت گزید. گرچه بخش بزرگی از ...
دیگر رمان‌های جیمز جویس
بهترین داستان‌های کوتاه (جیمز آگوستین جویس)
بهترین داستان‌های کوتاه (جیمز آگوستین جویس) جیمز جویس در دابلین به دنیا می‌‌‌آید. او یکی از چهارده فرزند خانواده است. جویس از کالج بلودر فارغ‌التحصیل می‌‌شود و در دانشگاه دابلین نام‌نویسی می‌کند. جیمز جویس نوشتن اثر جدید خود را با عنوان اثر در حال پیشرفت آغاز می‌کند. جیمز جویس در زوریخ درمی‌گذرد و در همین شهر به خاک سپرده می‌شود.
اولیس 2 (کتاب دوم)
اولیس 2 (کتاب دوم) دلهره‌ای، افسوسی، آرام از ستون فقرات‌اش جاری شد و شدت گرفت. اتفاق می‌افتد، بله. مانع شو. بیهوده: نمی‌توانی کاری بکنی. لب‌های روشن و شیرین دختر. این هم اتفاق می‌افتد. دلهره‌ای سیال را حس می‌کرد که درونش منتشر می‌شد. هر کاری بکنی بیهوده است الان.
اولیس 1 (کتاب اول)
اولیس 1 (کتاب اول) آخرین‌ وداع‌ بی‌نهایت‌ تأثرآور بود، از مناره‌های‌ دور و نزدیک‌ صدای ‌ناقوسِ‌ مرگ‌ لاینقطع‌ بلند بود و همه‌ را به‌ تشییع‌ جنازه‌ می‌خواند و در گوشه‌ و کنار محله‌های‌ غم‌زده‌ ده‌ها طبل‌ پوشیده‌ در نمد که‌ صدای‌ پوک‌ توپ‌ها آن‌ها را قطع‌ می‌کرد، ندایی‌ شوم‌ سر می‌داد. غرش‌ کرکننده رعد و روشنایی‌کور کننده برق‌ که‌ این‌ صحنه مرگبار را روشن‌ ...
تبعیدی‌ها
تبعیدی‌ها بئاتریس: با همان حالت قبل. اومده، این‌طور صحبت نکنید. ریچارد: او مرا از خود راند. به خاطر او سال‌ها در تبعید و فقر، یا چیزی شبیه به آن، زندگی کردم. هیچ‌ وقت کمک هزینه‌ای را که او از طریق بانک می‌فرستاد قبول نکردم. من هم صبر کردم، اما نه برای مرگ او، بلکه برای کمی فهمیدن من، پسری که از گوشت ...
دوبلینی‌ها
دوبلینی‌ها دلم می‌خواست به اتاق بروم و به او نگاه کنم، اما جرات در زدن نداشتم. آهسته در سمت آفتابی خیابان راه افتادم، و همچنان که می‌رفتم، تمام اعلان‌های نمایشی را در پشت شیشه دکان‌ها می‌خواندم. به نظرم عجیب می‌آمد که نه من حالت عزاداری داشتم و نه روز، و من حتی از کشف احساس آزادی در خودم ناراحت شدم تو ...
مشاهده تمام رمان های جیمز جویس
مجموعه‌ها