۱۴ رمان
جیمز آگوستین آلویسیوس جویس نویسندهٔ ایرلندی بود که گروهی رمان اولیس وی را بزرگترین رمان سده بیستم خواندهاند. اولین اثرش دوبلینیها مجموعه داستانهای کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با درونمایهای یگانه تلقی میکنند.
جویس در خانوادهای متوسط در دوبلین به دنیا آمد. در مدرسه و دانشگاه دانشآموزی با استعداد بود. در اوایل دههٔ سوم زندگی به اروپای قارهای مهاجرت کرد و در شهرهای تریسته، پاریس و زوریخ اقامت گزید. گرچه بخش بزرگی از ...
چهره مرد هنرمند در جوانی
چنانکه اغلب جویسشناسان معتقدند و در یکی از یادداشتهای این کتاب نیز آمده است، " استیون ددالوس" همان جیمز جویس است و " چهره مرد هنرمند در جوانی" در واقع زندگینامه خودنوشت جویس است از دوسالگی تا حدود بیستسالگی یعنی تا زمانی که برای نخستین بار به پاریس رفت. نظریه ادبی جویس- که در بخش نهم رمان اولیس ضمن مباحثه ...
اندکی ابر
یک جمله از اشعار بایرون که روی میز بود او را به خود جلب کرد. در حالی که مواظب بود کودک بیدار نشود کتاب را با احتیاط با دست چپ باز کرد و شروع به خواندن اولین شعر آن کرد:
«بادی نیست
بعدازظهر است و یاس و نومیدی
زفیر است که به بیشه میتازد...
عاشق خواهم ماند
تا آندم که بازگردم و
آرامگاه مارگارت خویش
و ...
اولیس 2 (کتاب دوم)
دلهرهای، افسوسی، آرام از ستون فقراتاش جاری شد و شدت گرفت. اتفاق میافتد، بله. مانع شو. بیهوده: نمیتوانی کاری بکنی. لبهای روشن و شیرین دختر. این هم اتفاق میافتد. دلهرهای سیال را حس میکرد که درونش منتشر میشد. هر کاری بکنی بیهوده است الان.