رمان خارجی

بازار عربی

(Srories short)

می‌خواهم عمری در کنار تو باشم. آنقدر از خود به تو بگویم تا وجودمان یکی شود. تا زمانی که لحظه‌ی مرگ‌مان فرا رسد.

سولار
9786009461783
۱۳۹۴
۲۸ صفحه
۶۵۳ مشاهده
۰ نقل قول
جیمز جویس
صفحه نویسنده جیمز جویس
۱۴ رمان جیمز آگوستین آلویسیوس جویس ‏نویسندهٔ ایرلندی بود که گروهی رمان اولیس وی را بزرگ‌ترین رمان سده بیستم خوانده‌اند. اولین اثرش دوبلینی‌ها مجموعه داستان‌های کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با درون‌مایه‌ای یگانه تلقی می‌کنند. جویس در خانواده‌ای متوسط در دوبلین به دنیا آمد. در مدرسه و دانشگاه دانش‌آموزی با استعداد بود. در اوایل دههٔ سوم زندگی به اروپای قاره‌ای مهاجرت کرد و در شهرهای تریسته، پاریس و زوریخ اقامت گزید. گرچه بخش بزرگی از ...
دیگر رمان‌های جیمز جویس
اولیس 2 (کتاب دوم)
اولیس 2 (کتاب دوم) دلهره‌ای، افسوسی، آرام از ستون فقرات‌اش جاری شد و شدت گرفت. اتفاق می‌افتد، بله. مانع شو. بیهوده: نمی‌توانی کاری بکنی. لب‌های روشن و شیرین دختر. این هم اتفاق می‌افتد. دلهره‌ای سیال را حس می‌کرد که درونش منتشر می‌شد. هر کاری بکنی بیهوده است الان.
تبعیدی‌ها
تبعیدی‌ها نمایشنامه‌ی ”تبعیدی‌ها“ نخستین‌بار در مه 1918 منتشر شد، نمایشنامه‌ای که در زمان انتشارش چندان مورد توجه قرار نگرفت: عده‌ای آن را تنها تقلیدی از آثار ایبسن می‌دانستند و عده‌ای با مقایسه‌ی این نمایشنامه با دو رمان جویس، ”اولیس” و ”پرتره‌ای از مرد هنرمند در جوانی”، آن‌ را اثری نه‌چندان جویسی قلمداد می‌کردند و عده‌ای نیز آن را ”زننده” یافتند. ویلیام ...
مردگان
مردگان جیمز جویس، واژه تجلی را برای لحظه مکاشفه بکار می‌برد، که معمولا مقارن پایان داستان می‌آید و دریافت و آگاهی را تسریع می‌کند، و نحوه برداشت‌ها و وقایع را تغییر می‌دهد. غالبا جرقه واقعی ساده یا معمولی چنین لحظه‌ای را ایجاد می‌کند، این لحظه پایانی که جویس از آن به عنوان تجلی یاد می‌برد در داستان‌های کوتاه و بلند جویس ...
مردگان
مردگان "مردگان" آخرین و طولانی‌ترین داستان دوبلینی‌ها (1914) است که با داشتن 15،952 کلمه در حد رمان کوتاه هم به شمار می‌رود. این داستان به مضامین عشق و شکست و مرگ و ماهیت هویت می‌پردازد. تی. اس. الیوت "مردگان" را «یکی از بزرگ‌ترین داستان‌های کوتاهی که تاکنون نوشته شده» توصیف کرده است. «روح گیبری‌یل به حیطه‌ای نزدیک شده بود که خیل ...
دوبلینی‌ها
دوبلینی‌ها دلم می‌خواست به اتاق بروم و به او نگاه کنم، اما جرات در زدن نداشتم. آهسته در سمت آفتابی خیابان راه افتادم، و همچنان که می‌رفتم، تمام اعلان‌های نمایشی را در پشت شیشه دکان‌ها می‌خواندم. به نظرم عجیب می‌آمد که نه من حالت عزاداری داشتم و نه روز، و من حتی از کشف احساس آزادی در خودم ناراحت شدم تو ...
مشاهده تمام رمان های جیمز جویس
مجموعه‌ها