رمان نوجوان

دیو هم‌خون (نبرد با شیاطین 5)

(Blood beast)

گروبز خیلی سعی دارد نیروهای جادو مانندش را انکار کند، ولی این نیروها طوری در لایه‌های زندگی او نفوذ کرده‌اند که نادیده گرفتنشان غیر ممکن شده است. او نگرانی دیگری هم دارد: نکند خودش هم از قربانیان لیکانتروپی یا همان مصیبت خانوادگی گریدی‌ها باشد. هنوز با این ترس‌ها کنار نیامده است که حادثه دیگری دنیا را برایش زیر و رو می‌کند. دخمه‌های بن‌بست و هیولایی از هر طرف او را در بر گرفته‌اند.

قدیانی
9789645360441
۱۳۸۹
۳۳۶ صفحه
۲۱۹۴ مشاهده
۰ نقل قول
دارن شان ۴۶ رمان وی در سه سالگی مدرسه را آغاز کرد، او بسیار نا آرام بود به همین دلیل هیچ مهد کودکی او را قبول نمی‌کرد. در ۶ سالگی با خانواده خود به ایرلند مهاجرت کرد. او پس از گذراندن دوره کالج، دو سال در یک شبکه تلویزیونی به کار پرداخت و پس از آن برای همیشه فقط نوشت. ظهور دارن شان با کتاب Ayuamarca آغاز شد که در سال ۱۹۹۹ به فروش رفت. او در ژانویه ۲۰۰۰ کتابی برای کودکان با نام ...
دیگر رمان‌های دارن شان
قصه‌های سرزمین اشباح (مجموعه چهارم)
قصه‌های سرزمین اشباح (مجموعه چهارم)
قصه‌های سرزمین اشباح 12
قصه‌های سرزمین اشباح 12 سرانجام زمان آن فرا رسیده است که دارن با دشمن بزرگ خود، استیو لئوپارد، رو در رو شود. یکی از آنها خواهد مرد. دیگری ارباب سایه‌ها می‌شود و جهان را به نابودی می‌کشد. آیا سرنوشت جهان تغییر ناپذیر است؟ آیا دارن می‌تواند آینده‌ای دیگر بسازد؟
جزیره گرگ‌ها (نبرد با شیاطین 8)
جزیره گرگ‌ها (نبرد با شیاطین 8) گروبز، شارک و میرآ و نه مرید دیگر به یکی از پایگاه‌های لمب‌ها می‌روند. تا مطمئن شوند آیا آنها با لرد لاس و هیولاهای دموناتا همدست شده‌اند یا نه. در پایگاه، مردی به نام آنتونی برایشان می‌گوید که تحقیقات جدید مربوط به گرگ‌نمایی در جزیره‌ای دورافتاده صورت می‌گیرد. مریدها با همراهی آنتونی به جزیره می‌روند، ولی آنجا با حقایق و خطرات ...
قصه‌های سرزمین اشباح 10
قصه‌های سرزمین اشباح 10 دارن شان، شاهزاده اشباح، به دنبال دوستش هارکات از درگاهی جادویی می‌گذرد و به دنیایی ناشناخته و هیولایی قدم می‌گذارد. برای کشف هویت هارکات، آن‌ها باید به دریاچه ارواح بروند و نیمه دیگر وجود آدم کوچولو را در آن آب‌های تیره صید کنند. آیا این سفر بازگشتی دارد؟
قصه‌های سرزمین اشباح 10 (دریاچه ارواح)
قصه‌های سرزمین اشباح 10 (دریاچه ارواح) دارن شان، شاهزاده اشباح، به دنبال دوستش هارکات از درگاهی جادویی می‌گذرد و به دنیایی ناشناخته و هیولایی قدم می‌گذارد. برای کشف هویت هارکات، آن‌ها باید به دریاچه ارواح بروند و نیمه دیگر وجود آدم کوچولو را در آن آب‌های تیره صید کنند. آیا این سفر بازگشتی دارد؟
مشاهده تمام رمان های دارن شان
مجموعه‌ها