رمان ایرانی

قلب طلایی

تحت تأثیر حرف‌های آقای کاشانی، فشار بغض لحظه به لحظه بر گلویم بیشتر می‌شد و دیگر اشک هم چاره‌ساز نبود. در همان حال گفتم: عمو جان من مطمئنم که مهرداد زنده است. دلم گواهی می‌دهد که هیچ اتفاقی برای او نیفتاده، به احتمال قوی او در نقطه‌ای از خاک عراق فرود آمده و عراقی‌ها او را به اسارت گرفته‌اند...

مشیری
9789649064628
۱۳۸۸
۴۲۰ صفحه
۸۸۹۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های زهرا اسدی
راز نیاز
راز نیاز این کتاب یک رمان است که موضوع آن یکی از تجربیات روزمرة زندگی است و قهرمان آن نیز دختری ساده و معمولی است. اما رازِ نیاز با خود آگاهی دهندگی به همراه دارد. آگاهی از دیدگاه یک دختر جوان به نام نیاز که گذر سالیان جوانی به او پختگی و تکامل می‌دهد.
شرمسار عشق
شرمسار عشق پرادوی شیری رنگ که در امتداد دو خودروی دیگر مسیر بیرون شهر را در پیش گرفته بود نرم و سبک به پیش می‌رفت. آهنگ ملایمی که از پخش شنیده می‌شد آرامش مطلوبی برای سرنشینان خودرو فراهم می‌کرد . در این حال، مرد جوان با عشق نگاهی به کناری‌اش انداخت و پرسید: - عزیزم، خسته شدی؟ - نه فدات شم من که کاری ...
آن سوی خیال
آن سوی خیال زندگی یک خیال نیست ...زندگی یک سراب نیست. می‌توان آن سوی زندگی را در یک خیال و سراب دید... می‌توان آن را به زیبائی این خیال آراست و پس از آن شاید روزی تمامی آن زیبائی‌ها در هم بشکند. زندگی حقیقی است به وسعت تمامی لحظات زیبا و به یاد ماندنی.
کوچ غریبانه
کوچ غریبانه با رنج‌ها کنار می‌آمدم، به سرزنش‌ها و خشونت‌هایش تن داده بودم. چرا که تنها به قاضی رفته بودم و خود را گناهکار می‌دانستم. غافل از این‌که گناه من نبود، از او بود، از مادرم...! در این تنگنا و تاریکی نگاهی مهربان، تسکین‌دهنده دردهایم بود. لبخندی دلنشین گرمی‌بخش وجود خسته‌ام و دستان یاری‌دهنده‌ای تنها دل‌خوشی‌ام در لحظه‌های سخت زندگی. می‌دانستم که عاقبت او، ...
مشاهده تمام رمان های زهرا اسدی
مجموعه‌ها