رمان خارجی

داستان‌های برگزیده

داستان‌های این کتاب از میان بهترین آثار چند نویسنده‌ی خارجی که همه از مشهورترین داستان‌سرایان جهانند برای خوانندگان جوان برگزیده شده است. این داستان‌ها که در انتخاب آن‌ها سعی فراوان به کار رفته، گذشته از آن که در خور فهم و استفاده جوانان است با زبان دل‌پذیر افسانه، آنان را به راه راستی، مردم‌دوستی و جوانمردی می‌خواند و دل‌های پاک و جوانشان را با عشق، محبت و امید به زندگی صفا می‌بخشد. مترجم این کتاب خود نویسنده‌ای توانا و خوش‌سخن است و همه کم و بیش با داستان‌های دل انگیزش آشنایی دارند و داستان‌هایی را که او برمی‌گزیند و به فارسی شیرین برمی‌گرداند سودمند، سرگرم کننده و دلنشین است.

9789641154082
۱۳۸۶
۱۶۲ صفحه
۱۰۸۹ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
جلاد و داستان‌های دیگر از نویسندگان سوئد
جلاد و داستان‌های دیگر از نویسندگان سوئد منشا ادبیات داستانی سوئد را باید در روایت‌های شفاهی به نام «ساگا» جست که گرچه نشان مکتوبی از خود به‌جا نگذاشته‌اند نقل سینه به سینه‌شان که ادامه یافته بر ادبیات داستانی کشور تاثیر نهاده است و به گفته لئون تورن مورخ ادبی، «نوستالژی» آن به‌جا مانده؛ به نحوی که سلما لاگرلوف داستان‌پرداز شهیر و برنده نوبل در ادبیات، «ساگای ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
فراری‌ها و داستان‌های دیگر از نویسندگان آمریکای لاتین
فراری‌ها و داستان‌های دیگر از نویسندگان آمریکای لاتین روی آوردن گسترده اروپاییان به ادبیات آمریکای لاتین در نیمه دوم قرن 20 دلیل بر بی‌اهمیت بودن این ادبیات تا پیش از آن زمان نیست. ادبیات این نیم‌قاره و در بطن آن داستان کوتاه، از قرن نوزدهم و تکمیل و تحکیم استقلال سیاسی کشورهای این منطقه رنگ و روی تازه به خود می‌گیرد. اگز برخی از داستان‌نویسان بر پیروی از ...
عادت عشق (داستان‌های کوتاه جهان 10)
عادت عشق (داستان‌های کوتاه جهان 10) گریان و نالان خودم را روی تخت‌خواب انداختم. منتظر بودم مثل همیشه که گریه می‌کردم، سراغم بیاید. منتظر بودم بیاید و مرا در آغوش بگیرد، سرم را روی سینه‌اش بگذارد، و با لحنی که مختص خودش بود، بگوید :«وای وای، این چه کاریه؟ این آقا کوچولو کیه که داره گریه می‌کنه؟»
مرگ دنتون و داستان‌های دیگر
مرگ دنتون و داستان‌های دیگر خب دیگر، کارمان با خبر بد تمام شد. رخ به رخ آن ایستادیم و بلایی سرمان نیامد. نه آسیبی دیده‌ایم و نه خونی از بدنمان می‌آید. دچار سوختگی هم نشده‌ایم. کفش‌هایمان هنوز صاحب دارند. آفتاب می‌تابد، پرندگان می‌خوانند و دلیلی ندارد که خوش و خرم نباشیم. خبرهای بد ـ انفجارها، نشتی نفت، نسل‌کشی، قحطی و موارد دیگر ـ بیشتر اوقات ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها