رمان خارجی

داستان‌های برگزیده

داستان‌های این کتاب از میان بهترین آثار چند نویسنده‌ی خارجی که همه از مشهورترین داستان‌سرایان جهانند برای خوانندگان جوان برگزیده شده است. این داستان‌ها که در انتخاب آن‌ها سعی فراوان به کار رفته، گذشته از آن که در خور فهم و استفاده جوانان است با زبان دل‌پذیر افسانه، آنان را به راه راستی، مردم‌دوستی و جوانمردی می‌خواند و دل‌های پاک و جوانشان را با عشق، محبت و امید به زندگی صفا می‌بخشد. مترجم این کتاب خود نویسنده‌ای توانا و خوش‌سخن است و همه کم و بیش با داستان‌های دل انگیزش آشنایی دارند و داستان‌هایی را که او برمی‌گزیند و به فارسی شیرین برمی‌گرداند سودمند، سرگرم کننده و دلنشین است.

9789641154082
۱۳۸۶
۱۶۲ صفحه
۱۰۸۹ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
دوران طلایی دلشکستگی
دوران طلایی دلشکستگی بعد از رفتن او، شهری که در آن زندگی می‌کردیم صاف شد، مثل کف دست. صدا با خود آواز آورده: آواز راننده کامیونی که پنج مایل از شرق راه آمده بود. چیزی نمی‌توانست نوحه او را ببرد. یک راه طولانی فلاکت اینجا و آنجا در حالی که غبار جاده را می‌رفت. او هم به خانه آمده بود به کمد لباسی ...
پرده نقره‌ای (گزیده بهترین داستان‌های کوتاه 3 دهه)
پرده نقره‌ای (گزیده بهترین داستان‌های کوتاه 3 دهه) از سال 1915 همه ساله مجموعه‌ای به‌گزین شده از داستان‌هایی که در نشریات تخصصی ادبی و حتی عمومی به چاپ می‌رسد، پس از طی مراحل خاصی از داوری تحت عنوان بهترین داستان های کوتاه آمریکایی انتخاب و منتشر می‌شود. مجموعه‌ای که پیش روی شماست از میان داستان‌های سه دهه‌ی گذشته انتخاب شده. داستان‌هایی که هر کدام حال و هوایی خاص ...
لرزش مرگ (مجموعه داستان‌های پلیسی)
لرزش مرگ (مجموعه داستان‌های پلیسی) داستان‌های این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شده‌اند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهره‌آور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین می‌باشند، آشنا می‌کند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شده‌اند.
سراسر پنجره (مجموعه داستان‌های منتخب جایزه ادبی طهران)
سراسر پنجره (مجموعه داستان‌های منتخب جایزه ادبی طهران) تنگ شیشه‌ای از دستش رها شد، زمین خورد و شکست. خاک از طعم سرد سرکه سیاه شد. با دستی بر دماغ فرار کرد؛ پابرهنه. مادر جیغی کشید و فحشی بدرقه پاهای برهنه او نمود. دو قطره خون سرخ کنار تکه شکسته تنگ در زمین فرو می‌رفت. خاک گرم و نرم کوچه زیر قدم‌های تند و پی‌درپی او به هوا برمی‌خاست ...
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا)
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا) روزی بود و روزگاری. مرد جوانی بود که با مادر پیرش توی دهی زندگی می‌کرد. با این که این مادر و فرزند از طایفه برهمن‌ها بودند،‌ از مال دنیا چندان بهره‌ای نداشتند. دار و ندارشان فقط یک کلبه کوچک بود و یک وجب زمین که تویش سبزی می‌کاشتند. بزرگ‌ترین آرزوی مادر این بود که پسرش زن بگیرد. سن و سالش ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها