او ملکه 1 دنیای کهنه و قدیمی بود که اجدادش را با گیوتین در مرکز پاریس گردن زده بودند و من 1 تیرباران شده cracow طراح مد تازه به دوران رسیده بودم که اجدادم در حول و حوش شهر کراکو بودند.
اما گور پدر این چیزها، مهم این بود که عاشق هم بودیم...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
داستانهای کوتاه از ادبیات جهان
ناگهان مرد از همانجا که نشسته بود گفت: به نظر نمیرسد که قصهگوی موفقی باشید. عمه بعد از این حمله لفظی غیرمنتظره حالت تدافعی به خود گرفت و با لحنی جدی گفت: خیلی سخت است قصهای به بچهها بگوییم که هم آن را بفهمند و هم دوست داشته باشند. مرد گفت: من با شما موفق نیستم. عمه با حاضر جوابی ...
20 تغییر بزرگ تکنولوژی تا سال 2050
فن آوری به سرعت پیش میرود! فنآوری در سال 2050 ما را به کجا خواهد برد؟ تاثیر آن بر شیوه زندگی ما چگونه خواهد بود؟ تا کجا به فنآوری اجازه خواهیم داد که دامنه نفوذش را بگستراند؟ در کتاب تغییر بزرگ تکنولوژی تا سال 2050 دانشمندان شناخته شده رهبران صنایع دانشگاهیان برجسته و نویسندگان تحسین شده داستانهای علمی تخیلی به ...
تنهایی (داستانهایی کوتاه از برتراند راسل و دیگران) مجموعه داستان
زن صاحبخانه در حالی که پشتش را به ظرفشویی تکیه میداد، شروع به گلهگذاری از دشواریهای زندگی کرد. مشکلاتی را که خانم لاری بر میشمرد برای زن خدمتکار قابل درک نبود. از نظر خانم وات مشکلات زن صاحبخانه به شکلی نبود که جای گله و شکایت باقی بگذارد. خانم لاری شوهرش را که تاجر متمکنی بود، چند سال پیش از ...
5 نمایشنامه (4 بعلاوه 1 تکیه بر دیوار نمناک پناهنده مرثیه باد شرق دور شرق نزدیک)
قهوهچی: سیب و سکه و سیر که جوره، اینم از این... تخم شاهی ندیده بودم اینقدر کچل بشه. گفتم به مشد یدالله، انگاری بذرهاش قاطی داره... گفت بهش نرسیدی... راستم میگه... از بس که سرمون خوش بود این دم عیدی... آرد و تخم مرغ یادم رفت... گرون شده همه چی. ولی من میگم میارزه... هنوز سه تای دیگه مونده... سماق ...