او ملکه 1 دنیای کهنه و قدیمی بود که اجدادش را با گیوتین در مرکز پاریس گردن زده بودند و من 1 تیرباران شده cracow طراح مد تازه به دوران رسیده بودم که اجدادم در حول و حوش شهر کراکو بودند.
اما گور پدر این چیزها، مهم این بود که عاشق هم بودیم...
نشان لیاقت عشق
... میگویند که این انعکاس کوه است،
ولی در حقیقت انعکاس زندگی است.
هر چیزی که بگویی یا انجام دهی، زندگی عینا به تو جواب میدهد.
داستانهای این مجموعه، از نویسندگان ناشناس انتخاب و گردآوری شده است؛ شاید آنها نیز با باقی نگذاشتن نامشان قصد داشتهاند که توجه و نگاه ما را صرفا به متن معطوف و گسترش بخشند. این کتاب مجموعه داستانهای ...
چقدر حرف نمیزند
نمیدانم از کجا شروع کنم؟ از تنهایی توی این خانه درندشت با این ویلچر که همه جا باید باهات باشد، یا خشتهای سیاه وسط حیاط، بین آن همه خشتهای قرمز؟ نمیدانم تا به حال شده روی صندلی چرخدار بنشینی، لختی کف پات را بگذاری روی جا پای فلزیاش؟ موقعی که از تخت خودت را میاندازی روی آن و پاهایت را ...
قصههای جنگ
مجموعه 12 داستان کوتاه از مطرحترین نویسندگان کودک و نوجوان. همه این داستانها در اولین سالهای جنگ نوشته شدهاند، حدود سالهای 60 تا 64 و هر کدام تصویری است از آنچه که، در آن سالها جریان داشت.
تصاویری از سرتاسر ایران در خانهها، مدرسهها، شهرها و روستاها.
صحبت شیطان
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...