رمان نوجوان

ارباب کمان نقره‌ای

سه نفر سرنوشت ملت‌ها را تغییر می‌دهند. هلیکون، شاهزاده جوان درنای، تسخیر شده توسط خاطرات تلخ و غذاب‌آور دوران کودکی. کاهنه آندروماک، با روحیه‌ای آتشین و استقلال طلب که اقتدار پادشاهان را به چالش می‌طلبد. و آرگوریوس، جنگجوی تنها و منزوی، که فقط فکر انتقام او را به پیش می‌برد. آن‌ها تروا را شهری می‌یابند ویران شده کینه و رقابت، و پشت دیوارهای سر به فلک کشیده این ویرانه دشمنان تشنه به خونی را که چشم به ثروت آن دوخته و نقشه سقوطش را می‌کشند.

9786001820595
۱۳۹۱
۵۹۲ صفحه
۱۰۸۹ مشاهده
۱۰ نقل قول
دیوید گمل
صفحه نویسنده دیوید گمل
۱۸ رمان دیوید اندرو گمل نویسندهٔ مشهور بریتانیایی کتابهای قهرمان محور بود. درحالی که در دوران جوانی به روزنامه نگاری مشغول بود در سال ۱۹۸۴ اولین رمان رسمی خود با عنوان "افسانه" را منتشر کرد. بعد از آن زمان بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۶ بیش از سی رمان نوشت که بیشتر آنها حماسی و فانتزی بودند. کتابهای او با فروش بیش از یک میلیون نسخه همچنان در سراسر دنیا به فروش می‌رسند. مادرش او را که در غرب لندن و در محله‌ای فقیرنشین ...
دیگر رمان‌های دیوید گمل
ریون هارت
ریون هارت «تاریخ رو همیشه فاتحین نوشته ان. چیزی از حقیقت و عدالت درش نیست. نژاد کلتوئی یه نژاد از جنگجویان مغرور بوده. به ضرر ماست که اون‌ها همون‌طوری بمونن پس فرهنگشون رو بدنام می‌کنیم و هر چیزی رو که نتونیم آلوده کنیم، مال خود می‌کنیم.» بزرگ‌ترین وحشت کاناوار به واقعیت انجامیده است. دشمن بیگانه،سرزمین کلتوئی را تصرف کرده و قصد تاراج ...
خون آشام
خون آشام 20 سال از زمانی که جان شانو، مرد اورشلیمی فرانسه‌ای، دروازه‌های زمان را شکافت و دیکن و همراهانش را به این دنیا آورد، گذشته است. 20 سالی که در آن ردی از شانو نبود و دیکن در شهر اتحاد حکمرانی می‌کرد و قصد داشت سرزمینی موعود از تصورات خود بسازد. اما سواران اورشلیمی دیکن موجی از وحشت به راه انداخته‌اند، ...
افسانه مرگ‌پیما
افسانه مرگ‌پیما دراس اسطوره، تبردار تاریکی که با نام مرگ‌پیما شناخته می‌شود، باید در مسیر ماموریتی از برای خون و از برای افتخار به جنگجو تالیسمان بپیوندد. فقط چشمان الچازار مسروقه - جواهرات افسانه‌ای جادویی - می‌توانند دوست در حال مرگ دراس را نجات دهند و سپس قبیله‌های نادیر را در مقابل شرارت گوتیرها متحد کنند. دراس با جستجو برای جواهرات که ...
شمشیر در توفان
شمشیر در توفان نمی‌گم نجنگ، می‌گم متنفر نباش. نفرت، مثل آفت می‌مونه، از وجودت تغذیه می‌کنه و از انسانی به انسان دیگه منتقل می‌شه. نفرت هیچ‌وقت نمی‌میره کان. ما بذرشو با هر عملی که انجام می‌دیم، پخش می‌کنیم. هر کسی رو که بکشی، پسرش با نفرت و انتقامجویی از تو بزرگ می‌شه. و وقتی انتقام گرفت، پسر تو یاد می‌گیره از اون متنفر ...
گرگ در سایه (جان شانو 1)
گرگ در سایه (جان شانو 1) راهب اعظم دستان خون‌آلودش را از جسد برداشت و آنها را در کاسه نقره‌ای که از آب مقدس پر شده بود فرو برد. خون در بین گلبرگ‌های رز داخل کاسه پخش شد و آن‌ها را تیره و درخشان کرد...
مشاهده تمام رمان های دیوید گمل
مجموعه‌ها