رمان خارجی

پیانوی خودنواز

... پیرمرد که مبهوت افت و خیزهای آرام و منظم کلیدهای پیانوی خودنواز شده بود، گفت: «می‌بینی دکتر چه‌طور بالا و پایین می‌رن! انگار یه عاشق داره آهنگ می‌نوازه.» موزیک که به اندازه پنج سنت، خوشی نواخته بود، یک‌دفعه قطع شد. اما پیرمرد هنوز داشت فریاد می‌زد: «مو به تن آدم سیخ می‌شه دکتر. انگار یه روح پشت کلیدا نشسته و داره سفر دلش رو باز می‌کنه.»

سبزان
9786001170539
۱۳۹۱
۴۳۲ صفحه
۱۰۵۹ مشاهده
۰ نقل قول
کورت ونه‌گات
صفحه نویسنده کورت ونه‌گات
۱۶ رمان کورت وانِگات جونیور،‏ نویسندهٔ آمریکایی بود. آثار او غالباً ترکیبی از طنزی سیاه و مایه‌های علمی‌تخیلی است که از میان آنها گهوارهٔ گربه (۱۹۶۳)، سلاخ‌خانهٔ شمارهٔ پنج (۱۹۶۹) و صبحانهٔ قهرمانان (۱۹۷۳) بیشتر مورد ستایش قرار گرفته‌اند. در سال ۱۹۹۹ آستروئید یا سیارک ۲۵۳۹۹ را به بزرگداشت او ونه گات نامیدند. کورت وانگات در شهر ایندیاناپولیس در ایالت ایندیانا به دنیا آمد. پس از آن که در رشتهٔ زیست‌شیمی از دانشگاه کورنل فارغ‌التحصیل شد، در ارتش نام‌نویسی کرد و برای نبرد ...
دیگر رمان‌های کورت ونه‌گات
گهواره گربه
گهواره گربه «کورت وانی‌گات جونیور» علمی- تخیلی نویس است، اما آنچه بیش از هرچیزی در کارهایش به چشم می‌خورد، نگاه انتقادی او به نظام حکومتی امریکا و طنز سیاهش برای نشان دادن شرایط جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند. در گهوارة گربه همه چیز از جایی شروع می‌شود که نویسنده‌ای می‌خواهد کتابی دربارة وقایع روز پرتاب بمب اتمی بر روی ...
انفیه‌دان باگومبو
انفیه‌دان باگومبو همه افراد زنده و مرده کاملا از سر اتفاق این‌جا آمده‌اند، و نباید ساختگی پنداشته شوند. برای حفاظت از بی‌گناهان هیچ اسمی را تغییر نداده‌ام. فرشته‌ها در چارچوب امور بهشتی حافظ بی‌گناهان‌اند.
جوجو رو نیگا
جوجو رو نیگا جوجو رو نیگا، مجموعه چهارده داستان کوتاه از کورت ونه‌گوت، نویسنده اصیل ادبیات آمریکاست. در این سری داستان‌ها که به زیبایی ترسیم شده‌اند، کورت ونه‌گوت تصویری زنده، خردمندانه و در عین حال بامزه از زندگی در آمریکای پس از جنگ جهانی دوم ارائه می‌کند ـ دنیایی که در آن زن و شوهرهای ناسازگار، نابغه‌های دبیرستانی، کارمندان نخاله، و کلاه‌برداران شهری ...
محبوس
محبوس من پیرترین و ناشناخته‌ترین برنامه‌ریز واتر گیت بودم، گمانم چیزی که باعث شد این‌قدر غیرجذاب به نظر برسم این بود که قدرت و ثروت بسیار کمی برای از دست دادن داشتم. برنامه‌ریزان،‌ گردن‌کلفت‌های مملکتی بودند. وقتی دستگیر شدم، مثل کسی بودم که روی یک سه‌پایه کوچک لب یک چشمه نشسته است. تنها کاری که می‌توانستند با من بکنند این بود ...
خدا حفظ‌تان کند آقای رزواتر
خدا حفظ‌تان کند آقای رزواتر بی‌خیال همه آن نویسنده‌های با استعدادی که بلدند خیلی قشنگ، یک لحظه خیلی قشنگ از زندگی خیلی کوتاه یک آدم را توصیف کنند؛ وقتی که این همه کهکشان وجود دارد که از ازل توی این دنیا بوده‌اند و میلیون‌ها میلیون موجود توی آنها هست و میلیون‌ها میلیون موجود قرار است که توی آنها به دنیا بیایند و از دنیا برود. ...
مشاهده تمام رمان های کورت ونه‌گات
مجموعه‌ها