رمان خارجی

من این ترانه را شنیده‌ام

(I heard that song before)

مری هیگینز کلارک در این اثر تکان‌دهنده روان‌شناختی، خواننده را به عمق اسرار ذهن انسان می‌برد، به جایی که چه بسا خاطرات،‌ خطرناک‌ترین چیز باشد. کای لنسینگ،‌ دختر بچه‌ای شش ساله، پنهانی وارد نمازخانه عمارت بزرگ کارینگتون می‌شود و در آنجا بگو مگویی را بین زن و مردی می‌شنود. زن خواهان حق‌السکوت بوده است و وقتی می‌گوید این آخرین بار خواهد بود، مرد به کنایه پاسخ می‌دهد: «قبلا هم این ترانه را شنیده‌ام.»

لیوسا
9786005138566
۱۳۹۱
۴۰۸ صفحه
۹۴۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
مری هیگینز کلارک
صفحه نویسنده مری هیگینز کلارک
۳۳ رمان مری هیگینز کلارک یکی از چهره‌های مطرح داستان نویسی آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فورد هام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کرده‌است. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش, به«ملکه تعلیق»مشهور است خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی می‌پرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت ...
دیگر رمان‌های مری هیگینز کلارک
سال‌های بی‌خبری
سال‌های بی‌خبری پرفسور جاناتان لاینز فقط چند هفته پس از کشف نامه‌ای که عیسی مسیح با دست خود نوشته بود، در اتاق مطالعه‌اش هدف گلوله قرار می‌گیرد و کشته می‌شود. پلیس به همسر او که دچار بیماری آلزایمر است، ظنین می‌شود و معتقد است که او بر اثر شعله‌ور شدن آتش حسادت مرتکب این قتل شده است. و ماریا، دختر پرفسور لاینز، ...
تو را با تمام وجود احساس می‌کنم
تو را با تمام وجود احساس می‌کنم هنگامی که شوهر لوری موران به طرزی وحشیانه به قتل رسید، تنها پسر سه ساله‌شان تیمی چهره‌ی قاتل پدرش را دید. پنج سال بعد هنوز هم چشمان آبی رنگ و نافذ قاتل در رویاهای تیمی وجود داشت؛ در رویاهای لوری نیز همین طور. او اغلب در این فکر بود که چگونه قاتل هنگام فرار پسر او را تهدید کرده و گفته ...
شبی بس طولانی
شبی بس طولانی در حالی که نیویورک غرق در نور، آماده‌ برگزاری جشن کریسمس می‌شود، زنی نوزاد خود را مقابل کلیسایی رها کرده و در تاریکی شب منتظر برخورد کشیش کلیسا با کودک است. در داخل کلیسا تبهکاری منتظر خروج آخرین کشیش است تا اشیاء گرانقیمت کلیسا را تصاحب کند، اما در اثر هجوم پلیس او وادار به عقب نشینی می‌شود. هیچ‌کس متوجه نمی‌شود ...
شب هنگام زمان من است
شب هنگام زمان من است تعریف جغد همیشه به او احساسی خوشایند می‌داد؛ پرنده‌ی شب، شکارچی شب، با چنگالهایی تیز و پرهایی نرم که هنگام پرواز هیچ صدایی ایجاد نمی‌کرد. تمثیلی مناسب برای فردی با عادتهای شبانه. او بعد از انتخاب شکارش، با خود می‌گفت: “من جغدم و شب هنگام زمان من است.“ دانشجویان فرهنگستان استون کرافت، در بیستمین گردهمایی فارغ‌التحصیلی شرکت می‌کنند تا این مراسم ...
و گهواره فرو می‌افتد
و گهواره فرو می‌افتد مری هیگنز کلارک، در “و گهواره فرو می افتد“ با مهارتی چشمگیر تار و پود یک دسیسه‌ی پزشکی هولناک را به هم می‌بافد، دسیسه‌ای که باید به هر قیمتی شده پنهان باقی بماند. داستان به سوی پایانی بی‌نهایت توهم‌آمیز و کاملا مبهوت‌کننده پیش می‌رود. و گهواره فرو می‌افتد، بعد از رمان شب روباه ـ برنده‌ی جایزه‌ی ادبی کتاب‌های پلیسی 1980 ـ ...
مشاهده تمام رمان های مری هیگینز کلارک
مجموعه‌ها