شیطان در بهشت
حقا که مصائب موریکان بیشمار بود. مثل ایوب از هر سو بلا میدید. میشود گفت فاقد ایمان ایوب بود ولی معذلک استقامت شایانی نشان میداد. شایانتر از همه اینکه مصائبش بیپایه بود. به جان میکوشید که از رو نرود، به ندرت اظهار عجز میکرد، لااقل در حضور من که نمیکرد، اما وقتی که اشک عنان اختیارش را میربود، نمیتوانستم تحمل ...
خواندن در توالت
بهرغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغتهای کوتاه و فرصتهای طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف بانک و وقتهایی که توی تاکسی و مترو میگذرانیم، میتواند وقف سرک کشیدن از پنجرهای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کردهایم مطالعه یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به دلیل ...
مکس
نزدیک رصدخانه مثل قبرستان ساکت است. نزدیک دیواری فرو ریخته فاحشهای تنها با بیقراری ایستاده و آنقدر بیحال است که علامت هم نمیدهد. جلوی پایش تودهای آشغال پخش و پلا شده ـ برگهای مرده، روزنامههای کهنه، قوطی حلبی، خار و خاشاک، تهسیگار. به نظر میرسد آماده است همانجا، وسط آن آشغالها، ولو شود و غزل را بخواند.