رمان ایرانی

باغ مارشال 4

گفتم: زندگی هم یک قمار است که دائما برد و باخت برقرار است، یکی می‌برد، یکی می‌بازد، یکی خسته می‌شود میدان را به حریفان پر استقامت و خستگی ناپذیر واگذار می‌کند. اما به قول شاعره فروغ فرخ‌زاد: هیچ صیادی از جوی حقیری که به گودال می‌ریزد، هرگز مرواریدی صید نخواهد کرد.

اوحدی
9789648234978
۱۳۹۱
۳۰۴ صفحه
۹۶۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حسن کریم‌پور
آن‌سوی نیزار
آن‌سوی نیزار این کتاب یک رمان است. مردی شصت ساله و موقر، داستان زندگی خود را به سعید، خبرنگار ساکن لندن می‌دهد تا چاپ شود. سعید داستان را می‌خواند و به نظرش بسیار پرکشش و جالب می‌آید. او سرگذشت پر نشیب و فراز مرد را که در طول مدت خبرنگاریش هیچگاه با مانند آن مواجه نشده بوده، به چاپ می‌رساند و شکی ...
نامه‌های پراکنده
نامه‌های پراکنده نامه‌های پراکنده که درد دل‌های اجتماعی زنی به شوهر سابقش، جوانی از گوشه زندان، و پدری به نوه‌اش است. به اضافه داستانی مرتبط به‌نام بیگانه‌ای در خانه خود.
قصه من و او
قصه من و او از یکی دو روز قبل زنی با دفتر کار و تلفن همراهم تماس گرفت.بعد از تعریف و تمجید از من و کتاب‌هایم که منتشر شده بود خودش را همسر فلان استاد دانشگاه معرفی کرد که دستی به قلم داشت و حاصل نوشته‌های شوهرش مورد توجه کسانی است که اهل مطالعه و قلم وکتاب هستند.بدوت اینکه به ذهنم فشار بیارم استاد ...
درماندگان عشق
درماندگان عشق ـ ببخشین، ربابه خانم تشریف دارن؟ ـ آن زن قبل از اینکه جواب ما را بدهد، کنجکاوانه سر و وضع و قیافه ما را بررسی کرد و سپس گفت: ـ بله! شماها کی هستین؟ گفتم: من دخترش هستم! نمی‌دانم مادرم درباره من به او چه گفته بود؛ از نگاهش متوجه شدم تا نام مرا شنید، با نگاهی تحقیرآمیز به من گفت: ـ حالا می‌آیی سراغ ...
گردی روی آینه
گردی روی آینه محسوس‌ترین چیزی که از مقابل چشمانم دور نمی‌شود و دورترین افق خاطراتم‌، در میان ابرهای تیره و مبهمی که طوفان زمان و بادهای حوادث به سرعت گاه تاریک و گاهی روشن، زمانی دور و ناپدید می‌گردد چهره محزون و نگاه‌های غمگین مادرم است که وقت و بی‌وقت به علامت تاسف سر تکان می‌داد و می‌گفت: -((تا کی می‌خواهی زانوی غم ...
مشاهده تمام رمان های حسن کریم‌پور
مجموعه‌ها