رمان ایرانی

گردی روی آینه

روزها و هفته‌ها پشت سر هم می‌گذشتند. هر روز صبح با خودرو خودم به دانشگاه می‌رفتم و شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها بعد از ظهرها کلاس داشتم. گاهی هم ادای خانواده احمد را در آورده هفته‌ای یک بار با خانواده که آقا رضا و مژگان هم عضوی از ما بودند شام را در خارج از خانه صرف می‌کردیم که مادرم خوشش نمی‌آمد. می‌گفت مگر ما مسافر هستیم یا خانه و زندگی نداریم و یا پخت و پز نمی‌‌دانیم! فهماندن به او که بیرون شام خوردن هم نوعی تنوع است مشکل بود.

اوحدی
9789648234916
۱۳۸۹
۴۲۰ صفحه
۱۰۶۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های حسن کریم‌پور
از دیاری به دیار دیگر
از دیاری به دیار دیگر از دیاری به دیار دیگر رفتن، سعادت و خوشبختی به دنبال ندارد بلکه آن‌ها سرگردانی هستند گم‌شده در دیار غربت. امروز غروب که آخرین سطرهای سرگذشتم را می‌نویسم از پنجره آپارتمان ناتان تماشاگر رودخانه تایمز هستم که مانند ماری خوش خط و خال به دور خودش می‌پیچید و می گوید: هر کجا هستید باشید آسمان مال شماست پنجره، فکر، هوا، ...
قصه من و او
قصه من و او از یکی دو روز قبل زنی با دفتر کار و تلفن همراهم تماس گرفت.بعد از تعریف و تمجید از من و کتاب‌هایم که منتشر شده بود خودش را همسر فلان استاد دانشگاه معرفی کرد که دستی به قلم داشت و حاصل نوشته‌های شوهرش مورد توجه کسانی است که اهل مطالعه و قلم وکتاب هستند.بدوت اینکه به ذهنم فشار بیارم استاد ...
احساس پنهان
احساس پنهان قصه مردی شصت ساله است که با یک ازدواج تحمیلی زندگی می‌گذراند، در پی ماجرایی پر نشیب و فراز دلباخته زنی جوان می‌شود...
درماندگان عشق
درماندگان عشق ـ ببخشین، ربابه خانم تشریف دارن؟ ـ آن زن قبل از اینکه جواب ما را بدهد، کنجکاوانه سر و وضع و قیافه ما را بررسی کرد و سپس گفت: ـ بله! شماها کی هستین؟ گفتم: من دخترش هستم! نمی‌دانم مادرم درباره من به او چه گفته بود؛ از نگاهش متوجه شدم تا نام مرا شنید، با نگاهی تحقیرآمیز به من گفت: ـ حالا می‌آیی سراغ ...
باغ مارشال 1
باغ مارشال 1 بشر موجود عجیبی است. تا وقتی که به ‌آرزوهایش نرسیده خوشبختی‌اش را در رسیدن به خواسته‌هایش می‌داند‌، اما زمانی که به ‌آنچه که می‌خواهد می‌رسد، سعادت را در چیزهایی که هنوز به ‌آن نرسیده و یا توانایی تصاحبش را ندارد می‌پردازد.
مشاهده تمام رمان های حسن کریم‌پور
مجموعه‌ها