مجموعه داستان خارجی

آخرین سرنخ

کتاب حاضر گزیده‌ای است از داستان‌های کوتاه با موضوع پلیسی و جنایی که همگی واقعی بوده و به عنوان برترین آثار در این سبک معرفی و به 25 زبان در کشورهای مختلف منتشر شده است. این ماجراها علاوه بر جذابیت و هیجان، دارای نکات و تجربیاتی اثرگذار هستند که از میان صدها داستان از نویسندگان مختلف، گزیده و در یک کتاب منتشر شده‌اند.

الگا کیایی
شادان
9789642919437
۱۳۹۱
۲۹۶ صفحه
۹۹۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
زن و شوهر واقعی (گزیده داستان‌های کوتاه آفریقا)
زن و شوهر واقعی (گزیده داستان‌های کوتاه آفریقا) پدرش که از همان موقع با او حرف نمی‌زد. مادرش مخفیانه به دیدن او می‌آمد و بچه ها را برای غسل تعمید به کلیسا می‌برد. کلیسا برای بچه‌هایی که پدر و مادرشان در حضور کشیش غقد نشده بودند. هزینه‌ی غسل تعمید را چهار برابر می گرفت. غیر از این جریمه مشکلی نداشتند. البته کشیش گاهی موقع موعظه، زنا، چند همسری ...
23 داستان از داستان‌نویسان امروز ایران با تفسیر
23 داستان از داستان‌نویسان امروز ایران با تفسیر «اون وقتا نه کولر داشتیم و نه این همه پادرد و کمردرد. یه پاشیر داشتیم عین یخچال. حیاط بیرونی و حیاط خلوت درندشت بودند و باغچه‌ها پر از گل‌های رنگارنگ...» چشم‌انداز خانه‌اش، دنیای درون خانه را نشان می‌دهد و مصداقی است از آن‌چه او می‌خواهد باشد؛ گرچه همه دوست و ایل و تبارش رفته‌اند و او تنها مانده و محله ...
مارپیچ
مارپیچ من از طریق نویسندگی امرار معاش می‌کنم، اما آن روز می‌زده شده بودم و سردرد وحشتناکی داشتم و کل بعدازظهر کار نکرده بودم. قرار بود یک کار فوری انجام دهم، در واقع باید شرح نوشته‌هایی را برای کتاب آثار عکاسی هنرمندی می‌نوشتم که با او آشنایی داشتم. اما زق‌زق کردن مداوم سرم باعث شد به کلی نسبت به تصاویر او ...
100 (100 داستان ک...
100 (100 داستان ک... روزی روزگاری، مردی در باغش چندین درخت انار داشت و سال‌ها به هنگام پاییز انارهایش را در سینی‌های نقره‌ای، بیرون باغش می‌گذاشت و بر سینی‌ها علامت‌هایی گذاشته بود که رویشان نوشته بود: یکی بردارید، نوش جانتان. اما مردم می‌گذشتند و هیچ‌کس از میوه‌ها بر نمی‌داشت! مرد فکری کرد و سال بعد هنگام پاییز دیگر انارها را بر سینی‌های نقره نگذاشت، اما ...
مرگ دنتون و داستان‌های دیگر
مرگ دنتون و داستان‌های دیگر خب دیگر، کارمان با خبر بد تمام شد. رخ به رخ آن ایستادیم و بلایی سرمان نیامد. نه آسیبی دیده‌ایم و نه خونی از بدنمان می‌آید. دچار سوختگی هم نشده‌ایم. کفش‌هایمان هنوز صاحب دارند. آفتاب می‌تابد، پرندگان می‌خوانند و دلیلی ندارد که خوش و خرم نباشیم. خبرهای بد ـ انفجارها، نشتی نفت، نسل‌کشی، قحطی و موارد دیگر ـ بیشتر اوقات ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها