مجموعه داستان خارجی

آخرین سرنخ

کتاب حاضر گزیده‌ای است از داستان‌های کوتاه با موضوع پلیسی و جنایی که همگی واقعی بوده و به عنوان برترین آثار در این سبک معرفی و به 25 زبان در کشورهای مختلف منتشر شده است. این ماجراها علاوه بر جذابیت و هیجان، دارای نکات و تجربیاتی اثرگذار هستند که از میان صدها داستان از نویسندگان مختلف، گزیده و در یک کتاب منتشر شده‌اند.

الگا کیایی
شادان
9789642919437
۱۳۹۱
۲۹۶ صفحه
۹۹۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
قصه‌هایی برای 7 ساله‌ها
قصه‌هایی برای 7 ساله‌ها قصه‌هایی برای هفت ساله‌ها، مجموعه 10 قصه است. قصه‌هایی مثل: شلوار جادویی، گاوها دراز نمی‌کشند و کفش‌های فوتبال پرنده را بخوان! همان‌طور که از اسم قصه‌ها پیداست، هر قصه حال و هوای خاصی دارد و این تنوع باعث می‌شود که این مجموعه بسیار جذاب و سرگرم‌کننده باشد. بهتر است قصه‌ها را بخوانید، تا هم لذت ببرید و هم به درستی ...
به انتخاب مترجم (داستان‌های گزیده) مجموعه داستان
به انتخاب مترجم (داستان‌های گزیده) مجموعه داستان ایوانف ورقه‌ای از صابون اضافی را با پشت تیغ گرفت و ادامه داد: رفیق شمارو خیلی خوب یادمه. متاسفم که دوست ندارم اسم‌تون رو به زبون بیارم. یادمه چطور تقریبا شش ماه پیش تو خارکف ازم بازجویی کردین.دوست عزیز امضاتونم یادمه... اما خب همین‌طور که می‌بینین هنوز زنده‌ام.
عطر دارچین
عطر دارچین خانم پاین عزیز، جناب پدر ویر کشیش اقلیت انگلیسی زبان، سرکار عالی را به من معرفی کرده‌اند. من فرد رک‌گویی هستم، پس بدون مقدمه‌چینی به اصل مطلب می‌پردازم. پدر ویر گفتند شما به تازگی همسر خود را از دست داده‌اید و سرپرستی ندارید. ایشان فکر کردند که شاید شما به ازدواج با مردی که بتواند علاقه و امنیت مورد نظرتان ...
دزد و نگهبان (داستان‌های کوتاه جهان 2)
دزد و نگهبان (داستان‌های کوتاه جهان 2) هیچ‌وقت عکسی از پدرم ندیده‌ام که مربوط به قبل از عضویت او در ارتش باشد. اصلا نمی‌دانم او در کودکی یا نوجوانی چه شکلی بوده. اگر پدرم مایملکی از والدینش ارث برده بود. اگر یادبود خانوادگی یا یادگاری از ایام جوانی‌اش داشت، من هرگز آن را ندیدم.
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها